نوجوانی که به پایان می رسد! خود را می فهمد و کسی می شمارد و خویشتن را فردی صاحب نظر و صاحب اختیار می یابد. در همین وقت است که اعتقاد هم در او معنا یافته است ... اولین شعر فراموش نمی کنم! ... شعري بود كه پدر يادشان داده بود ... فراموش نميكنم! ... مادري داشتم كوشا در تربيتم. مَنِش تربيتی چشمگیرترین طرح! اما پدرم پاسخ ميدادند: «نه! فرزند است. من يك تكليف دارم بر او و فرزند هم تكليفي بر پدر دارد. من اگر احترامش كنم ديگران هم احترام ميكنند. جوان است و غرور دارد.» ... و فرزندِ من كه به دست قدرتِ نقاشِ بی بدیل فطرت، چشمگیرترین طرح جاودانه را به نمایش گذاشته ... هر دو لازم است! او سخنی دارد که اگر با دقت نگریسته شود می تواند موجب گشایش نیکویی در مسیرِ تربیت شود ...