گزاره هایی پیرامون عدل الهی 

مجموعه کارگاه هایی که در یک شنبه 1401/3/22 آغاز شد و در روز یکشنبه 1402/00/00 به اتمام رسید. 
از شرکت کنندگان در این کارگاه که ضبط هم نکردیم، خواستم که گزارش و بازخوردی از محتوای کلاس بنویسند تا به جای معرفی و توضیحات خودم در سایت قرار دهم.
بعضی لطف کردند و نوشتند که در این جا آورده ام:

یادداشت نفر اول:
با حضور در این کلاس دریافتم که درمقابل نعمات الهی باید شاکرباشم و در هیچ زمانی  چه در سختی و چه در آسایش، هیچ گونه طلبی از خدای متعال نداشته باشم. اگر نعمتی را عطاکند از فضل و لطف اوست واگر در سختی قرارگیرم حتماً از حکمت اوست.
آموختم راضی بودن به قضای الهی یعنی چه؟ خدایی که حکیم و علیم و عادل و خیرخواه بشراست، حتماً هرچه را که به منفعت و مصلحت است برای بنده ی خود تقدیر می کند. پس در تقدیرات خود از جانب خداوند سبحان به دور از هر شکایت و اعتراضی، شاکر می شوم و اجازه ی متهم کردن خداوند را بخود نمی دهم چون می دانم که خدا عادل است و اگر ظلمی صورت پذیرد حاصل اختیار انسان است.
در این کلاس جایگاه رفیع امامت برایم پر رنگ تر از سابق شد. اگر کسی توحید را بپذیرد، مطیع بودن در مقابل نبی و امام مفترض الطاعه را هم باید بپذیرد، در غیر این صورت مبانی توحید را آن گونه که باید، متوجه نشده است. خدایی که خالق هستی است، برای بندگی بهتر مردم، پیامبران و امامان را واسطه قرارداده تا چراغی باشند که راه گم نشود.
پس همه ی فروع و اصول دین در عدل و توحید قرار دارد و امامت بحث ویژه و خاصی است که بعنوان ارکان و پایه های دین معرفی شده .
با وجدان کردن اختیار و جایگاه رفیع آن در به سعادت رسیدن انسان ها فهمیدم و دانستم که همه ی انسان های نیک روزگار بواسطه ی انتخاب صحیح خود، پایدار ماندن در راه مستقیم الهی را اختیار کرده اند و درمقابل، تمام دشمنان دین با اختیارخود متاع بی ارزش دنیا را بر آخرت ترجیح داده اند.
یادگرفتم که مسؤولیت تمام اعمال و رفتار و گفتارم چه از روی اشتیاق باشد چه با اکراه، چه بواسطه ی روز مره بودن، عادت شده باشد و چه از بابت تشویق وتنبیه، به عهده ی شخص خودم می باشد و این اختیاری که می تواند سعادت و یا ضلالت بشر را تعیین کند، نعمت و گوهری است که باید شاکر آن باشیم.
در مبحث رضایت، نکات کلیدی و راهگشایی برای بهتر زندگی کردن با وجود مشکلات موجود، یاد گرفتم ودانستم مقام رضا وقتی است که انسان با اعتقاد عمیق و سرشار خود به اجر و پاداش الهی، در برخورد با مسائل و مصائب، صبر را پیشه کرده و شاکر خداوند باشد. و با درک این مهم، تحمل مشکلات راحت تر می شود و چه بسا با آرامشی که به واسطه ی صبر و شاکر بودن به اذن خداوند سبحان  نصیب مان خواهد شد، راه حل گذر از مشکلات را هم پیدا خواهیم کرد.
باحضور دراین کلاس دلیل تقلیدی نبودن مبانی اعتقادی همچون توحید و عدل و امامت را متوجه شدم. معرفتی که بابت درک مبانی کسب می شود باعث رابطه ی بهتر بنده با خدا و نبی و امام می شود و هرچه که این رابطه محکم تر باشد میزان رضایتمندی ما از وضع موجودمان بیشتر و هنگامی که رضایت باشد، به دنبال آن اطاعت از اوامر دینی مطلوب تر خواهد بود. دیگر فرقی ندارد که من در آسایش باشم و یا در آزمایشات سخت. در هر صورت شاکرم و احساس رضایت دارم.
مطالب مفید و ارزنده ی این دوره فقط صرف آموزه های تئوری نبود بلکه کمک شایانی به بهتر کردن رابطه ما با خالق بی همتا و همچنین تلاش برای ارادت نیکوتر خدمت ائمه ی معصومین علیهم السلام و رضایت بیشتر از وضع موجودمان بود؛ از این بابت از تلاش و دلسوزی فراوان استاد بزرگوار قدردانی کرده و از خداوند متعال توفیقات روزافزون ایشان را خواهانم.

یادداشت نفر دوم:

عرض سلام و احترام
پیرو فرمایش استاد محترم مبنی بر بیان نظر و بازخورد در مورد مجموعه جلسات « گزاره هایی پیرامون عدل الهی» عرض می کنم که:
بنده زمانی که پیام استاد خردمند مبنی بر تشکیل این سلسله جلسات را دریافت کردم با علاقه و اشتیاق درخواست حضور در جلسات را خدمتشون ارسال کردم، و از آن جا که بحث عدل الهی و سؤالات و شبهات پیرامون آن در زندگی روزمره ذهن بسیاری از افراد و خود بنده را مشغول می دارد مطمئن بودم که شرکت در این کلاس گام مفیدی در جهت پاسخ به این سئوالات و شبهات خواهد بود.
الحمدلله در این کلاس ها بسیاری از مفاهیم را آموختم، به خصوص که تقریبا هیچ گاه بیانات روشن و شفافی در موضوع جبر و اختیار از گویندگان مختلف نشنیده بودم و متأسفانه مطالعه جدی هم در این زمینه انجام نداده بودم.
مفاهیم کلیدی و مهم در این سلسله جلسات با توضیحات، مثال ها و بیان متقن استاد واضح و شفاف شد و بسیاری لغات و اصطلاحات که برایم دشوار به نظر می رسید به لطف خدا و حجتش قابل درک شد؛ و نکته مهم دیگر آشنایی با روایات ائمه معصومین علیهم السلام بود که در موضوعات مورد بحث آموختم و در فهم مطالب بسیار لازم و گره گشا بود.
خدای متعال و امام زمان سلام الله علیه را شاکرم که توفیق شرکت نصیبم شد.
همیشه از سؤالات دوستان عزیز از جناب استاد که باعث درک بیشتر مطلب برای بنده حقیر بود کمال استفاده را برده ام.

یادداشت نفر سوم:
زمانی که اطلاعیه برگزاری کلاس عدل رو دیدم با خودم گفتم من که خداوند را عادل می دانم و به آن باور دارم. آيا این برای پرسش و پاسخ قیامتم کافی نیست. اما از آنجایی که خلاقیت در تدریس و مطالب و بیان متفاوت استاد را تجربه کرده بودم تصمیم گرفتم در کلاس "گزاره هایی پیرامون عدل الهی" شرکت کنم.
گستره مطالب مطرح شده در این جلساتِ محدود بیش از تصور اولیه ام بود. الحمدلله که توفیق حضور در کلاس فراهم شد.

یادداشت نفر چهارم:
در کلاس هایی که با جناب استاد دارم و دوره هایی را که گذرانده ام مطالبی را فرا گرفتم که در پای منبر اساتید مجرب، که ایمان به سواد و علمشان دارم فرا نگرفتم؛ به جهت شیوه ی ارائه ی مطالب به صورت تدریس پرسش و پاسخ و نه صرفا سخنرانی، بهره ای بردم - به لطف صاحب الزمان - که باعث شد  تغییراتی را در من ایجاد کند؛ نوع نگاهم  به هستی حتی در  طلب حاجاتم از خدای متعال! یاد گرفتم چه بخواهم چه نخواهم.
اما کلاس های توحید و بخصوص کلاس عدل برای من بیشترین تاثیر را در رفع شبهاتم داشت و همچنین رسیدن به پاسخ سوالاتی که تا به حال جوابی برایشان پیدا نکرده بودم؛ بسیار عالی بود. مطالب نغزی چون شدت وجودی ائمه علیهم السلام که می تواند عکس شیر روی پرده را جان دهد و بعد محو کند، بحث جذاب  ماهیات اعطایی به هر شخص، علم پیشین خدای متعال و تغییر تقدیر با بندگی و دعا کردن، بحث مغفول بودن وجود اختیار، تفکیک عالم تکوین و عالم تشریع، جمله زیبای «ما طلبی از خدا نداریم» و... هر کدامشان شیرینی ای در کام من داشت که قابل توصیف نیست و به همان اندازه غصه ی این که چرا این همه دیر این حقایق را شنیدم!
بحث دعائم الدین اصول کافی و رسیدن به پاسخ سوالی که چرا اصول دین پنج تاست، چه نیکو یافتم جوابم را در این بخش اصول کافی؛  بحث پیدایش فرقه های مختلف در دین اسلام که  در کتاب های تاریخ کمبریج دانشگاهیم نیافتم و...
خلاصه اینکه در حد زبان الکنم و توان اندکم خدا را شاکرم به خاطر توفیق شرکت در این کلاس ها.

یادداشت نفر پنجم:
شرکت در کلاس مفید و تاثیر گزار«گزاره هایی پیرامون عدل الهی» نه تنها خیلی از سوالات و شبهات در این خصوص رو برطرف ساخت بلکه باعث شد با دید وسیعتری به زندگی نگاه کنم.
مباحث زیبا وجذابی چون، ارکان و پایه های اسلام، ارتباط اختیار ما با نظام تکوین، وجدان کردن اختیار و این که درک کنم هر لحظه و هر ثانیه این قدرت اختیاربه من داده می شود رسیدن به سعادتمندی -به عنایت خدا- کار خودم است و این که هر اتفاق و رخدادی در زندگیم که با ارداه من انجام میشه را به حساب خداوند نگذارم و در این مورد از حدیث «من العدل ان لا تتهمه» درس بگیرم. بحث شیرین و جذاب «حقیقت رضا» و این که زمانی می توان به  درجه رضا رسید که از خدا ناراضی نباشیم و این نکته مهم باعث پذیرش خیلی مسائل در زندگی که تاکنون برایم دشوار و غیر قابل هضم بوده اند شد و یاد گرفتم که چه امور دنیوی به وفق مراد باشد و چه نباشد نباید از خداوند ناراضی بود و همیشه تسلیم و عبد بودن را به خود گوشزد می کنم.
هر کدام از این مباخث و نکات برای من چنان جذابیت داشت که هر چقدر هم در موردش بحث می شد گویا بیشتر تشنه شنیدن و یادگیری آن می شدم..خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این توفیق شامل حال من شد که بتوانم از این کلاس معنوی و مفید بهره مند شوم.

یادداشت نفر ششم:
توفیق تشرف به نجف اشرف را داشتم. بنا به توصیه ی یکی از اساتیدم که فرموده بودند وقتی به محضر مولا امیرالمومنین علیه السلام مشرف می شوید طلب علم و معرفت کنید، این بار از مولا حاجتی  متفاوت داشتم!
در راه برگشت، پیام دعوت استاد خردمند را به کلاس گزاره هایی پیرامون عدل الهی دیدم. با اینکه قبلا توفیق داشتم و مباحثی پیرامون عدل الهی را در محضر اساتید محترم دیگری مطالعه داشتم  باز مشتاقانه در کلاس ثبت نام کردم. چون تجربه حضور(البته مجازی) در کلاس های جناب آقای دکتر خردمند را داشتم.
جزوه ای منظم، مثال هایی کاربردی، ... خیلی از سوالاتی که در ذهنم از درد و مشکلاتی که درگیریم و اطرافمان می بینیم پاسخ داده شد.
تفاوت حضورم در کلاس عدل را بیشتر در جایی می بینم که درد و مشکلی در خانواده ایجاد می شود، استدلال ها  و در نتیجه بازخوردها در تحمل مشکلات متفاوت می شود.
وجدان اینکه ما طلبی از خدا نداریم و آنچه از خدا به من می رسد خیر است، لحظه به لحظه زندگی برای ما امتحان است، توشه ای بسیار ارزشمند و کلیدی برای من از کلاس عدل بود.

یادداشت های نفر هفتم:

در زندگی ام هیچ وقت خدا را متهم نکرده ام؛ اما از زمانی که خوب و بد را تشخیص دادم، برایم سوال بود که چرا اطرافیان و اقوام، فرزندان سالم دارند اما مادرم فرزند ناشنوا دارد؟ (البته مادرم هیچ زمان از این مسئله ناراضی نبودند و خدا را شاکر هستند).
به دنبال جواب این سوال با فراخوان کارگاه عدل تصمیم گرفتم در جلسات شرکت کنم. به دنبال جواب سوالم با مفاهیم ارزشی جدید ی آشنا شدم؛ مانند:
وجدان کردن اختیار
نه جبر و نه واگذار کردن
جایگاه اختیار در روز عاشورا
باید ها و نبایدها در نظام تکوین و تشریع
حقیقت رضا
و ...
به لطف صاحب الزمان علیه السّلام دانستم که هر سهمی در این عالم از خداوند به بندگان رسیده بر اساس حکمت است و خداوند از هرکس براساس داشته هایش آزمون می گیرد و این مسئله هم برای خواهرم و هم اطرافیانش به خاطر نوع تعامل با این مشکل، به نوعی آزمون است و من تلاش کردم که دانسته هایم را با آن ها به اشتراک بگذارم.
جلسات عدل به لطف خداوند من را متوجه این مطلب کرد که در مشکلات سر راهم ابتدا با گوهر اختیار انتخاب درست را انجام دهم و در مسائلی که از اختیار بنده خارج است راضی به رضای خداوند و صبر کنم و شاکر او باشم انشاءالله.
انشاءالله خداوند ما را یاری دهد تا عامل به دانسته هایمان باشیم.