جلسه ی سی و یکم - تاریخ: 1403/7/9 دانلود فایل صوتی 86 دقیقه مباحث مطرح شده: در ذیل خوانش صفحه ی۶۶، پاراگراف دوم از کتاب وجدان: • مروری بر بحث «مالکیت محاطیه» و «مالکیت احاطیه» • روح هم مثل جسم ماده است. • در روایتی پنج نوع یا مرتبه برای روح بیان شده است: ۱- روح الشهوه، ۲-روح القدرۀ ۳-روح الاراده، که این سه را همه مخلوقات دارند. ۴- روح الایمان که فقط در وجود مومنین است. ۵-روح القدس که فقط در وجود ولی خدا است. • وقتی ما در حال خدمت به ولی خدا هستیم و در مسیری حرکت می کنیم که رضایت امام زمان علیه السلام شامل حالمان است، در واقع دعای یاری روح القدس، در مورد ما مستجاب است. • روح به ما اعطا شده است، ما روح نیستیم، ما یک ترکیب صناعی از دو یا سه جز هستیم. • هرآن چه ما را متذکر حق متعال می کند و نوعی آیتیّت برای ما پیدا می کند، خود اون آیت شدن به فعل و عنایت حق متعال است. • همه چیز در عالم باالله است.
جلسه ی سی و دوم - تاریخ: 1403/7/16** دانلود فایل صوتی 62 دقیقه مباحث مطرح شده: مطالب این جلسه مربوط است به صفحه ی ۶۶ تا ۶۹ از کتاب وجدان: • محاط هیچ وقت محیط نمی شود و محیط هیچ گاه محاط نمی گردد. • خداوند متعال بر تمام مخلوقاتش احاطه دارد و محیط بر آنان است. • وجدان یک روند است نه یک ابزار شناخت. • وجدان سه رکن دارد: وجدان کننده، وجدان شونده و روند رابطه این دو. • توضیح معرفت الله بالله • خداشناسی به عقل ممکن نیست و از سوی ما راهی برای شناسایی خداوند وجود ندارد؛ در حقیقت ما به معرفی و تعریف خودِ خداوند او را می شناسیم نه به مدد ابزار و ادواتی که خداوند در اختیارمان قرار داده است. • به حقیقت اولیه ای که همه ی مخلوقات از آن هستند و حیات و منشا همه چیز است «ماء بسیط» گفته می شود. • ما مفطور به معرفت خدا خلق شده ایم، نه این که بعد از خلقت و آفرینش ما معرفت به ما داده شده باشد.
جلسه ی سی و سوم - تاریخ: 1403/7/23** دانلود فایل صوتی 95 دقیقه مباحث مطرح شده: مطالب این جلسه مربوط بود به صفحه ی 69 تا 71 از کتاب وجدان: • در تعریفی از وجدان آمده است که: وجدان مواجهه ی وجودی با اشیا، متناسب با مرتبه وجودی آن ها است؛ که البته راجع به این تعریف هم تحلیل های خواهد آمد. • در وجدان و یافتن امور، هیچ گونه صورت سازی فکری و وساطتی در کار نیست. • وجدان کردن یک «شدن» است؛ یک حقیقت قابل اشاره نیست. وجدان یک فرایندی است که در من رخ میدهد. من در روند وجدان، فقط میتوانم مقدمه سازی کنم وخودم را در معرض وجدان قرار دهم. • وجدان، انفعال وجودی ما در مواجهه با حقایق خارج از خودمان است. • لقاء الله و شهودات یک موقعیت انفعالی است و ما فقط می توانیم بکوشیم و مقدماتی را برایش فراهم کنیم. • مواجه وجودی با اشیا متناسب با مرتبه وجودی، یعنی مرتبه ی شناختی و معرفتی ان ها. • مجردات یعنی غیر ماديات و هر چیزی که منشا ماءبسیط ندارد.
جلسه ی سی و چهارم - تاریخ: 1403/8/7** دانلود فایل صوتی 86 دقیقه مباحث مطرح شده: مطالب این جلسه مربوط است به صفحه ی 70 تا 73 از کتاب وجدان: • مراتب وجدان • از آن جایی که وجدان یک بحث معرفت شناسانه است، مراد از مراتب وجودی همان مراتب شناختی و معرفتی است. • وجدان یک شی حسی از دریچه ی حس امکان پذیر است؛ وجدان یک مسئله ی عقلی، به وسیله ی نور عقل انجام می شود و وجدان حقیقت مجرّدات، از طریق شهود و در رتبه ی تجرید اتفاق می افتد. • فعل ما توجه ما است. • وجدانی بودن به معنای واضح و آشکار بودن نیست. امور وجدانی لزوما برای همگان روشن و دم دستی نیستند. • ما فطرتاً خدا شناس و نبی شناس و ولی شناس هستیم و این ها در فطرت ما نهاده شده است. • عالم و هر آن چه در آن رخ می دهد، بالله است.
جلسه ی سی و پنجم - تاریخ: 1403/8/14** دانلود فایل صوتی 63 دقیقه مباحث مطرح شده: در ذیل صفحه ی ۷۳ و ۷۴ کتاب مطرح شد: • حقیقت عرفان یعنی همه خدایی. می گویند غیرت خدا اجازه نمیدهد که یک دویی در دنیا وجود داشته باشد! همه چیز اوست. اما از دیدگاه معصومین خدا در همه چیز و همه ی ذرات هست ولی ممزوج با آن ها نیست. • خدا و فعل خدا و ذات خدا برای ما قابل درک و تصور نیست. • امور وجدانی لزوماً برای همگان و همان ابتدای توجه، روشن نیستند؛ وجدانی بودن به معنای واضح و آشکار بودن نیست. • دست یافتن به امور وجدانی همیشه آسان نیست و گاهی به تذکرات عمیق نیاز دارند؛ این گونه نیست که اگر برای ۱۰ نفر یک امری وجدانی بود برای ۹۰ نفر دیگر هم وجدانی می شود. • ما فطرتاً خداشناس و نبی شناس و ولی شناس هستیم ولی تربیت غلط و معصیت زیاد، انسان را از این معرفت الله وجدانی دور میکند. • فعل ما چیزی جز توجه نیست.
جلسه ی سی و ششم - تاریخ: 1403/8/21** دانلود فایل صوتی 75 دقیقه مباحث مطرح شده: مطالب این جلسه مربوط است به صفحه ی 75 و 76 از کتاب وجدان: • توجه در فعل اختیاری، به معنای رویگرداندن است. یعنی رویت را به سمت فعل بگردان. • فرد قادرِ حر است که می تواند توجه کند؛ این توجه نه اراده است و نه تصمیم. باید برای خودمان وجدانی شود تا بتوانیم برای دیگران وجدانی و روشن کنیم. • فعل من توجه من است در مقام اشرف نفس. • جبر فلسفی یعنی وقتی ما بر سر یک دوراهی قرار می گیریم، فکر می کنیم که خودمان هستیم که راه را انتخاب می کنیم ولی در واقع این اراده ی خدا بوده است که کدام راه را انتخاب کنیم! ما اختیاری نداریم. • مثال خر بوریدان ناظر بر این مطلب است که بر سر یک دوراهی که عیناً مثل هم باشد، یک حیوان تکان نمی خورد. چون حتما باید مرجحی باشد. با این مثال فلاسفه توضیح می دهند که ترجیح بلامرجح محال است!
جلسه ی چهل و چهارم - تاریخ: 1403/11/15 دانلود فایل صوتی 00 دقیقه مباحث مطرح شده: در ذیل خوانش صفحه ی 80، قسمت ۹ و ۱۰: • تفاوت مرجِّح و مرجَّح: مرجِّح: برتری دهنده، ترجیح دهنده، (نعت فاعلی). مرجَّح: ترجیح داده شده، برتر شمرده شده. (نعت مفعولی) • توجه نه اراده است و نه تصمیم؛ توجه یعنی «رویت را به سمت فعل برگردان!». فعل به محض توجه تحقق می یابد. • توجه مد نظر در این عبارت: «فعل من جز توجه، چیز دیگری نیست»، عین الفعل است، که حین الفعل هم رخ می دهد. • توجه اعطای وجود به ماهیت است و در زمینه حریت و قدرت شکل می گیرد. • قدرت هر فعلی همان لحظه در وجود فاعل مختار قرار می گیرد و این قدرت همراه با اختیار است. • چه بسا بتوان گفت: همه ی عالم وجود در مقام ذکر حکیم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. • هر عمل خیری را که در ماه شعبان انجام می دهیم، به نیابت از حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به حضرت خاتم الأنبيا صلی الله علیه و آله و سلم هدیه کنیم.