جلسه ی ارائه ی کتاب «آدم خوبه» (جلد دوم از مجموعه ی «محور مقدس»)
ارائه شده توسط جناب استاد مؤذن
یکشنبه 1398/7/7 و 1398/7/14
میزان وقتگذاری حدود 6 ساعت

نکته هایی از کلاس و محتوای آن:

1. جریان شناسی کلان جامعه ی شیعی امروزه در این سه دسته است: امام محوری، اخلاق محوری، احکام محوری
2. احکام محور ها می گویند: حضرت بیایند عدالت را برقرار کنند تا ما راحت شویم! امام فدا شود تا احکام دین به ما برسد و جامعه شرایط مطلوبی پیدا کند! به طریق اولی در تفکر اومانیستی دین برای من است نه من برای دین! ...
در حالی که ما برای امامیم! این تفکر که در بن مایه ی تفکرات دینی جامعه وجود دارد!
به نظر می رسد که ریشه ی این حرف به بوعلی باز می گردد که در بحث نبوت می گوید «پیامبر آمده تا قوانینش دنیای ما را آباد کند!»
تفکر غالب در حوزه های اندیشه این نگاه است!
مهدی مسائلی: امام حسین علیه السلام خود موضوعیتی ندارد!

3. نگاه اخلاق محوری عمدتاً ریشه در غرب دارد. نیازی به دین نیست!
همه ی روشن فکری دینی بر «اخلاق محوری» ایستاده است.
قهرمان این بحث در بین روشن فکران ... است.
به نظر می رسد کسانی که به ... جواب داده اند خودشان نمی دانند که جایگاه اخلاق کجاست!
4. شهریار زرشناس تحت تأثیر فردید!

4. مرحوم میرزا می گوید ما دو حجت داریم و وقتی می گوئیم عقل حجت است یعنی مستقلاً خودش آموزه دارد. حتی کتاب و سنت را ما به عقل قبول می کنیم. پس محور محورها عقل است! «احکام الاخلاق کلها راجعه الی الحسن و القبح العقلی».
99% اعمال ما بر اساس تعبد عقلی است. ما که نرفته ایم جدول مندلیف را تحقیق کنیم!
5. به تعبیر مرحوم میرزا جزئیات اخلاقی وجه اعجاز قرآن است. پیامبر به ظرافت و دقایق اخلاقی تذکر داده است.

6. این که حسن و قبح را ذاتی بگیری یا از مشهورات خیلی متفاوت است. مرحوم میرزا این را ذاتی می گیرد. در این صورت خیلی داستان اخلاقیات عوض می شود.
7. شرع و عقل در زشتی ظلم یکی است اما قدرت شرع در تعیین مصداق ظلم بیشتر است و اولویت دارد.

8. ما به نوعی اخلاق سکولار (از جهت اتکایش به عقل) را قبول داریم. یعنی اگر کسی جایی باشد ولی به امر و نهی های عقلی اش عمل کند مسیر درستی را در این محدوده دارد.
9. برای حفظ نظامات اجتماعی قانون ابزار مهمی است. حالا اگر بخواهیم این قانون را یک پله تقویت کنیم اخلاق اضافه می شود. نگهبان سوم شرع و ثواب و عقاب اخروی است.

10. فرق ما با اشاعره همین است که ما در حکم میان عقل و شرع تفاوتی نمی بینیم. پس اخلاق نسبی نمی شود. بلکه شرع می گوید این مصداق ظلم نیست.
11. داوری عقل قراردادی نیست!

12. در پیوند ازدواج طرفین باید به قرارداد همسرانه شان عمل کنند. ازدواج یک قرار داد است.
13. گفتن نیمی از حقیقت خود بزرگترین دروغ است!

14. مبنای خانواده ی اسلامی اخلاق است، نه قانون! وقتی آتش سوزی می شود می گویند از پله های اضطراری پائین بروید! در زمانی که شرایط بحرانی نیست همه از پله های اخلاق پیش می روند.
15. آیه ی کتک زدن همسران در جایی است که زنی آگاهانه از وظائف خود دست شسته است!

16. رأس اخلاق تمکین در مقابل حرف حق است و استکبار نداشتن!
17. در معرکه ی آرا، معرفتیون، اطاعتیون و محبتیون داریم!

18. اگر بخواهیم امامت شیعی را در چند گزاره خلاصه کنیم باید چه مواردی را ذکر کنیم؟ اگر بخواهیم برای نسل امروز امامت را توضیح دهیم چه باید بگوئیم که امامت مورد رضای خداست؟
الف: طریقیت و موضوعیت - در رفتارهای خوب چیزی اجر دارد که از دست امام گرفته شده باشد.
ب: معرفت و ولایت شاخص پذیرش همه ی اعمال است. با داشتن همه ی نیکویی ها، بدون ولایت حضرات معصومین علیهم السلام فرد به رو در آتش است.
و ...
بسیاری از مردم، «امام» را ترکیبی از مرد عنکبوتی و مرحوم نخودکی می دانند! ما باید این را درست کنیم!

19. گاهی عدم خلود در آتش برای دوستداران و محبین اهل بیت علیهم السلام چنین تصور می شود که مدتی در یک قهوه خوانه ی نه چندان تمیز هستیم و بعد هلیکوپتری به دنبالمان می آید و ما را به بهشت می برد!
20. از نشانه های هوشمندی آن است که در مطالعه ی یک نوشته یا شنیدن یک مطلب آن است که بفهمیم «اصل حرف چیست؟».

21. بالاترین مقام عالم مقام «امامت» است و این مقامِ «مفترض الطاعه» بودن است!
22. آیا باید همه جا همه چیز را طوری گفت که همه چیز را حل کند!

23. امام محوری - احکام محوری - اخلاق محوری - حکومت محوری