پیرامون قرآن در اواخر دهه ی 1370 شمسی، در کارگاهی شرکت کردم که پیرامون قرآن کریم صحبت می شد. نتوانستم آن دوره را ادامه دهم اما چند خطِ مهم از آن حضور و تقریر برایم باقی ماند: قرآن یک ساختار ویژه دارد؛ در عین سادگی دشوار و پیچیده است. حکمت دشواری قرآن: 1. شاملیّت قرآن: زن، مرد، عالم، عامی، .... 2. خاتمیّت دارد ... 3. جامعیّت قرآن ... ... و بر این سه وجه ادعا دارد که پاسخگوی همه ی حاجات و برای همه ی زمانهاست و اینچنین کتابی کلام الله است! در بعضی موارد، آن چه معصوم در ارتباط با آیات مبارکات قرآن کریم می فرمایند تبیین همان مستقلات عقلی است؛ مستقل عقیلی ظاهر و باطن ندارد و امام و حجت خدا، آن را برای ما و به تذکر آشکار می کنند؛ البته اگر درک آن مطلب در حیطه ی نورافشانی عقل ما باشد؛ در غیر این صورت هر چه هم حجت حق توضیح دهند و تبیین کنند ما متوجه نمی شویم. در مواردی، این که این آیه و فرمایش خدای متعال در قرآن کریم مستقل عقلی است یا غیر مستقل عقلی هم باید به ارشاد امام صورت پذیرد. پس می توان گفت مستقل عقلی هم بالامام بر ما ظهور پیدا می کند. به بیانی جامع تر «اساساً پیام شدن این پیام ها هم بالامام است».