استقاده از سخنرانی های آقای شیخ مرتضی اعتمادیان مدتی بود تصمیم داشتم برخی سخنرانی هایی که در مسجد اعظم قم ارائه می شود را بشنوم و ببینم سخنرانان مدعو با توجه به این که مخاطبانی از اهل علم دارند چه موضوعات و چه روشی را برای مباحثشان انتخاب می کنند. البته چندی قبل سخنرانی های چند شب آقای شیخ حسین انصاریان را در آن جا شنیده بودم اما با سبک و روش سخن ایشان آشنا بودم. صبح روز پنج شنبه 25 اسفند 1401 بعد از نماز صبح برای رساندن آقا سیدطه به آخرین روز مدرسه شان در سال 1401 راه افتادیم و توانستم بقیه ی سخنرانی آقای اعتمادیان در شب نیمه ی شعبان و در مسجد اعظم قم را که شبِ قبل، پسش از خواب مقداری از آن را شنیده بودم کامل گوش کنم. در چند سال اخیر که در جریان برنامه های مسجد اعظم قم هستم به یاد ندارم از ایشان دعوت شده باشد. یادم آمد که از اولین سال های بازگشت ایشان از قم و آغاز منابرشان در تهران، دهه هایی را به مسجد اعظم قلهک دعوت می شدند و من گاهی بیشترِ منابر یک دهه و گاهی بخشی از آن را استفاده می کردم. پیش از این با برادشان آقای حاج محسن اعتمادیان که مداح بودند و در زمانی پای ثابت مجالس مسجد قبا (در تهران)، آشنا بودم. شاید در سال های اولیه از برنامه های ایشان بیشتر استفاده می کردم ولی به تدریج این بهره ام کمتر شد. همیشه از صدای زیبای ایشان و روضه هایشان مستفیض بوده ام اما به گمانم می شود انتظار عمق بیشتر در مطالب را داشت. در این منبر آخری هم که از ایشان شنیدم همین انتظار برایم باقی بود؛ شب نیمه ی شعبان (1444 ه.ق) در جوار بارگاه کریمه ی اهل بیت علیهم السلام خواندن دوباره ی روایت «من مات ولم یعرف امام زمانه ...» آن هم به عنوان محور سخن برایم سوال انگیز بود! البته بعد به توضیحی در ارتباط با انواع معرفت پرداختد و اهمیت تقوا و بعد هم وارد مسائل روز و گرفتاری های مردم. به هر حال در ادب و محبت و غیرت ایشان نسبت به حضرات معصومین علیهم السلام تردید ندارم و از بیانات ایشان در این زمینه لذت برده و می برم. اما ایراداتی هم به نوع و محتوای سخنشان دارم که حتماً بیش از آن ها بر خود بنده وارد است. به گمانم حد اقل از 70 منبر ایشان تا به حال استفاه کرده ام. خدای متعال همه ی دعوت کنندگان به خیر و نوکران حضرت ارباب سیدالشهدا علیه السلام را توفبق بیشتر و علم با عمل عنایت فرماید.