استفاده از سخنرانی های آقای سیدعلی اکبر موسوی (محب الاسلام) مرحوم آقای محب الاسلام، مردی که از حدود 10 سالگی و شاید کمی قبل از آن نامش و تعریفش را از پدرم می شنیدم و گاه گاهی پای منابرش حاضر می شدم. کم کم که بزرگتر شدم مشتاقانه منابرش را گوش می کردم و از حکایت ها و تحلیل هایش بره مند می شدم. انسان با صفا و کوشایی بود. تاریخ گویی هایش بر دیگر مطالبش غالب بود و البته گاهی هم درد دل های بالای منبرش شنیدنی بود. بیشتر از او در مسجد اعظم قلهک و گاهی در منزل آقای لواسانی که روضه ی هفتگی داشتند استفاده می کردم. یکی از خاطراتم در منزل آقای لواسانی این بود که تقریبا هیچ فردی هم سن و سال من در عصر های چهارشنبه ی خانه ی ایشان نبود! احساس بدی نداشتم ولی معمولاً نگاه می کردم که آیا شخص دیگری در سنین نوجوانی یا جوانی هست یا نه! البته توفیقم زیاد نبود و در دوره ای با ساعات دانشگاهم قرین بود ولی به هر حال دوست داشتم خود را به مجلس روضه ی امام حسین علیه السلام برسانم. مجلسی که در همه ی هفته ها برقرار بود و گاهی هم به صورت دهگی و در ایام محرم و فاطمیه تشکیل می شد. آن مجلس هم خاطرات نیکویی دارد که ان شاء الله بعد فرصت نوشتنش حاصل شود. خلاصه مرحوم محب الاسلام بود و تحلیل های تاریخی و تذکرات اخلاقی اش. یک جلد از کتاب اقوال الائمه را که از آثار ایشان بود، در همان سال ها گرفتیم و کمی از آن خواندم، امام تمام نکردم. کتاب سه جلدی «شیعه می پرسد» را هم خودم از ایشان خریدم. یک شب رفتم پیش ایشان و گفتم این کتابتان را در بازار نیافته ام خودتان دارید؟ گفتند بله؛ فردا شب برایم آوردند و فکر کنم سه جلدش را 450 تومان خریدم. به گمانم بیش از 300 منبر از این محقق ولایی استفاده کرده ام. خداوند او را و مرحوم پدرم را - که مشوق و همراه من در مسیر آموختن بودند - غریق رحمت کند و سایه ی مادر عزیزم را بر سرم مستدام بدارد.