جلسه ی نقد کتاب «تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث»
برگزار شده در 1388/11/20

توضیحات مقدماتی آقای فرهادیان:

تصمیم به تألیف کتاب از سال 1364 و از دعوت به جلسات تبیین مبانی اسلامی در آموزش و پرورش آغاز شد.
مشورت شد با آقایان مصباح و جوادی و خرازی
حدود 8 سال تهیه ی این مبانی طول کشید

سوالات و نقد های آقای سیدمحمدرضا هاشمی درباره ی کتاب:

یک سوال اصلی و مقدم بر همه ی سوالات این است که : تفاوت این کتاب به کتاب های اخلاقی در چیست؟

در کتاب، ما شاهد عنوان «مبانی تعلیم و تربیت» هستیم ولی در کتاب چیزی تحت عنوان مبانی خصوصا در تربیت نمی بینیم!
مثلا ص 63 تا ص 105 مباحث مربوط به قلب طرح شده که حد اقل در فصل اول جای آن نیست و این یک بحث اخلاقی است و نهایتا به اشاره ای در کتاب کافی به نظر می رسد.
ص 9 چرا تقابل دین و دنیا؟
ص 243 و آوردن کلمه ی اعیان ثابته که یک اصطلاح فنی است و نشانه ی آن است که شما ذهنیتی داشته اید و پس زمینه ای ذهنی و این ها را از قرآن استخراج نکرده اید!
در قسمت تعلیم اسماء، ادعا شده که فرقی بین آدم و ملائکه نیست و این در تفاسیر دیگر نیست!
ص 250 همان آیه ای که شما شاهد آورده اید می گوید دو محور اساسی، عمل صالح و ایمان است اما شما در همان صفحه آورده اید عمل صالح و شرح صدر!
آیات و روایات بیان شده، اشاره ای به مطلب مد نظر ندارد!
آیات و روایات بدون هیچ گونه تحلیلی آورده شده؛ حتی بدون اشاره به علت آمد آیه!
بعضی آیات ساختارش با بحث سازگار است ولی معلوم نیست که نویسنده از کجای این آیه شاهد بحث خود را آورده اند!
مولف در جائی از کتاب اصرار داشته اند که نباید از خودمان اندیشه ای را بر آیات و روایات بار کنیم ولی خود مولف این کار را در طی کتاب انجام می دهند!  
در برخی قسمت ها مباحث و عناوین با فصل و کتاب ارتباط ندارد!
برخی تناقض ها در کتاب دیده می شود!
تنظیم فصول اساسا از یک ساختار منطقی برخوردار نیست!
برخی ویراستاری ها لازم است در کتاب لحاظ می شد!
متن گاهی پریشان است!
شما از میل به غذا و کوچکترین مستحبات آن مفصل صحبت کرده اید ولی 2 صفحه راجع به تربیت خانوادگی و اجتماعی صحبت کرده اید!
برای ورود به بحث ها چه مبنایی داشته اید ؟

جواب های آقای فرهادیان:

شمادرمبانی دنبال چه می گردید؟ شما بگوئید مبانی چیست؟
ما برای پرداختن به مبانی باید انسان را بشناسیم؛ پس باید اینجا انسان شناسی بگذاریم.
حقیقت وجودی انسان با دلالت قرآن این است که ای انسان نگاه کن ببین از چه آفریده شده ای؟ ما دیدیم قرآن می گوید انسان دارای دو بعد وجودی است که از ترکیب این دو نفس نامیده می شود.
حالا که می رسیم به نفس، شئون وجودی نفس 4 تاست: فطرت. عقل. عواطف (قلب که به آن پرداخته شده مرکز عواطف است). عزم و اراده ی انسان
کتاب البته عواطف را از قلب جدا آورده ولی من اکنون می گویم قلب درون عوطف است و این ها می شود 4 تا
این ها به عنوان مبانی شئون وجودی نفس است
همه ی تلاش من این بوده که فارغ از همه ی گرایش ها به قرآن و روایات مراجعه نمایم
اگر کسی بخواهد به دنبال پیش فرض ها یش در کتاب باشد ممکن است به بحث نرسد. اما شما بر اساس توضیحات من وارد کتاب شوید به نتیجه می رسید.

... جلسه بیش از دو ساعت به طول انجامید؛ پیش از جلسه هم حدود 2 ساعت برای مطالعه و مرور مطالب کتاب وقت گذاشتم؛ مکان جلسه هم خیلی دور بود و حدود 3 ساعت در راه رفت و برگشت بودم.
تجربه ی حالبی بود؛ فارغ از محتوای کتاب، ایرادات و پاسخ ها، دقت در پرسش گری ها و تحلیل های آقای هاشمی برایم جالب بود؛ جالب تر از مواضع آقای فرهادیان!