من در هر آنچه می بینم هستم

اثر چارا ام کرتیس
تصاویر از سینتیا آدرریچ
ترجمه گیتی خوشدل
نشر گفتار
چاپ اول بهار 79
حدود 30 صفحه
مطالعه شده در 1380/1/28

نویسنده خواسته یا ناخواسته بحث وحدت وجود را در حد اعلا به قلم آورده (!!) و ظاهراً و به گمان خودش آن را در حد کودکان مطرح ساخته است!! کتاب از هر جهت (چه مفهوم مورد نظر و چه مخاطبی که برگزیده) نا مناسب است!
نمونه ای از یک کتابِ بد!
 
ممکن است برای عده ای بد بودن این مفهوم سوال انگیز شود! بنا بر این می توانند به این کتابها رجوع نمایند:
تاملی در نظریه اصالت وجود و وحدت وجود- نویسنده: سید محمود هاشمی نسب، شعیب حدادی
عارف و صوفی چه می گوید- اثر مرحوم میرزا جواد تهرانی
توحید امامیه - اثر مرحوم ملکی میانجی
ادوار تاریخ تصوف (2 جلد) - نویسنده: امین اوحدی، محمدهادی قندهاری (در 1048 صفحه)

به جهت آشنایی بیشتر توضیحی از کتابِ «ادوار تاریخ تصوف» عرض می شود:

از مهم ترین آثار بررسی تحلیل تایخ تصوف و شناخت عمیق آن، چگونگی اختلاط تصوف و عرفان با فلسفه و حکمت، و ایجاد حکمت عرفانی و یا عرفان حِکمی است؛ حقیقتی که مصداق آن را می توان در حکمت اشراق و مکتب ابن عربی و ... یافت!
هدف از کتاب «ادوار تاریخ تصوف» مطالعه ی تحلیلی تاریخ تصوف و تبیین مرزها و تفکیک مسلک ها و تحلیل عوامل و لحاظ اولویت های مطالعاتِ تحلیلی است.
این کتاب در 8 دوره، تاریخ تصوف اسلامی را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است:
1️⃣  دوره ی اول به دوره ی تقشف و زهدگرایی افراطی موسوم شده است. وجود بعضی از آیات و روایت، و سیره ی بعضی از مسلمانانِ صدر اسلام در دوری از دنیا سبب شده که بعضی از اهل تصوف، محققین و مستشرقین، ریشه ی تصوف را در آیین اسلام جستجو نمایند! در این فصل، ابعاد مختلف این نظریه بررسی شده و نادرستی آن به طرق مختلف اثبات گردیده است.
2️⃣  دوره ی دوم به دوره ی تاسیس و شکل گیری تصوف اختصاص دارد. در این فصل از طرق شواهد تاریخی و روایت و استناد به کتبِ اهل تصوف، اثبات می شود که تصوف، ریشه در نیمه ی دوم قرن هجری دارد و اصالتی بیش از آن برایش متصور نیست. لذا می توان تصوف را در اسلام، امری مستحدث به شمار آورد.
3️⃣  دوره ی سوم، دوره ی تصوف عاشقانه و چگونگی گذار تصوف از بستر زهد به بستر عشق می باشد. در فصل سوم به نقش آفرینان این تحول نیز اشاره می گردد. مروری بر افکار جدید صوفیانِ این دوران، دلایل مخالفت بیشتر اهل دین و شرع با صوفیه را روشن می سازد.
4️⃣  دوره ی چهارم، دوره ی تصوفِ حلولی و شکل گیری بنیان های فکری اهل تصوف است. مباحث جدید صوفیه در زمینه حلول و اتحاد، نه تنها اهل دین و شرع را به جبهه گیری و مقابله با صوفیه می کشاند، که بعضی از صوفیه را به تقابل فکری و رفتاری با صوفیان حلولی سوق می دهد. در این فصل، تقابل صوفی با صوفی در قالب دو واژه صوفیان صحو و صوفیان سکر معرفی می گردد؛ تقابلی که حتی به تهدید و تکفیر و نهایتا قتل بعضی از صوفیه منجر شده است.
5️⃣  دوره ی پنجم به دوره ی تدوین فرهنگ تصوف اختصاص دارد. در این فصل، گذار اهل تصوف در دوری از قیل و قال رسمی و کتاب و مدرسه، و رویکرد بعدی ایشان به حجابِ دفتر و قلم ارزیابی می گردد، و فهرستی از مکتوبات اهل تصوف در قرون مختلف عرضه می شود.
6️⃣  دوره ی ششم، دوره ی شکل گیری سلاسل صوفیه و بروز اختلافات فکری و عملی میان اهل تصوف است. در این فصل، عوامل بروز این تنازعات ارزیابی می گردد.
7️⃣  دوره ی هفتم، به ورود اندیشه ی وحدت وجود به فرهنگ اهل تصوف اختصاص دارد و نشان می دهد که این اندیشه - قبل از محیی الدین عربی - سابقه ای اصیل میان اهل تصوف نداشته و نضج و فراگیری آن، مدیون تلاش محیی الدین عربی و شاگردان مکتبش می باشد.
8️⃣  دوره ی هشتم به چگونگی ورود تصوف به مکتب تشیع می پردازد. در این راستا، نخست به این مهم پرداخته می شود که چرا تصوف میان اهل سنت نشو و نما یافت، اما میان تشیع تا پایان غیبت صغری و حتی در غیبت کبری تا حدود دو قرن رواج نیافت. در ادامه مشخص می گردد که رواج تصوف در شیعه، مدیون تلاش علمایی است که نخست در کتب خود به مواعظ صوفیه استناد جستند و پس از ظهور ابن عربی، از آثار وی و شاگردان مکتبش کاملا تاثیر پذیرفتند! این علما سر انجام به بنیان های فکری ابن عربی پایبند شدند اما سلوک غیر شرعی صوفیه را نپذیرفتند، و به جهت تفکیک خود از اهل تصوف، واژه «عارف» را برای معرفی خویش برگزیدند!! در این فصل به معرفی علمایی پرداخته شده که نقشی تعیین کننده در گسترش عرفان در جامعه شیعه داشته اند. از آن جا که رفتار فقهی و شرعی علمای عارف با علمای زاهد تشابه ظاهری دارد، به منظور شناسایی و تفکیک علمای عارف از علمای زاهد، معیارها و ملاک های تشخیص عرفای شیعه نیز در این فصل ذکر شده است.