زوال دورانِ کودکی
 
نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی (نقش تلویزیون در ربودن گوهر طفولیت از زندگی انسان)
شبیخون فرهنگی؛ ابزارها و میدان ها (4)

مولف: نیل پستمن
مترجم : صادق طباطبایی
ناشر کتاب : اطلاعات
در 327 صفحه
پایان مطالعه در 1396/8/23

این کتاب که معرفی شده توسط دوست و استاد گرامی ام جناب آقای دکتر علیرضا مؤذن بود، سالها قبل مورد مراجعه قرار گرفته بود اما فرصت مطالعه ی کامل آن فراهم نمی شد تا اینکه دست تقدیر 5 روز مرا به بیمارستان کشید و این کتاب همراه من آمد ...!

 
در معرفی کتاب می توان گفت: دوران کودکی و طفولیت مرحله ای از زندگی یک انسان است که اقتضائات و ایجابات ویژه ی خود را دارد. اما امروزه کودک در حالی به تماشای برنامه های تلویزیون می نشیند که در برنامه های این جعبه ی جادو، تفاوتی میان کودک و بزرگسال وجود ندارد! خشونت، آدم ربایی، سرقت، برهنگی و ... (با کم و زیادهایی در کشورهای مختلف)، ناهنجاریهای اخلاقی و ... همگی پیوسته در معرض دید کودک و بزرگسال به طور یکسان قرار دارد. ثمره این وضع، اختلال و تزلزل دوران کودکی و عدم سپری شدن این مرحله از زندگی به صورت طبیعی خواهد بود. نویسنده ی کتاب حاضر که جامعه شناسی امریکایی است معتقد است که صنعت چاپ و رسانه های نوشتاری موجب بیداری و مورد توجه قرار گرفتن مقوله ی «کودکی» در غرب گردیده، در مقابل، ظهور رسانه های تصویری باعث زوال و انقراض پر شتاب این دوران شده است. وی در این کتاب در صدد بررسی و موشکافی علل و ریشه های این مساله است.
این کتاب در دو فصل تنظیم شده است. در فصل نخست نویسنده کوشیده تا زمینه های پیدایش و مورد توجه قرار گرفتن «دوران کودکی» را در غربِ پس از رنسانس و پیدایش صنعت چاپ مورد بررسی قرار دهد و در فصل دوم به بررسی شرایط و دلایلی که موجب به خطر افتادن «دوران کودکی» در زمان حاضر یعنی عصر رسانه های تصویری گردیده است، می پردازد.

در بخشی از کتاب آمده: ... سالهاست که دانش پژوهان و دانشمندان در صددند تا تأثیر مخرب این دانستنی ها را بر روح و روان کودک ارزیابی کنند و پاسخی برای این سئوال بیابند: «ارائه ی روزمره ی خشونت و قتل و کشتارها، تا چه حد روحیه کودک را برای انجام اعمال و حرکات خشونت بار تحریک و آماده می کند؟» گرچه این سئوال از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار است، ولی طرح آن، موجبات غفلت از یک نکته ی مهمتر را فراهم می سازد و آن این که: «تا چه حد و میزان نمایش حرکات و اعمال خشونت بار و کاربرد زور و قهر، به مثابه واقعیت های زندگانی و جهان، «آنطور که هست» باور و یقین کودک را به عقل و خردورزی بزرگترها متزلزل کرده و اعتماد به نظم و احترام به مقررات اجتماعی را در آنان کاهش داده و امید به آینده ای سالم و سعادتمند را از آنان می رباید؟ و تا چه حد اعتماد به نفس را در کودکان نسبت به خود و قدرت و توانایی شان در مواجهه با اعمال خشونت بار متزلزل ساخته، و نیز قدرت خویشتنداری و پارسایی و کنترل خویش را در زندگی آتی از آنان می رباید؟» ...

کتاب بخشهای بسیار مفیدی دارد که البته در بخشهایی به ادبیات و فرهنگ و شرایط امریکا نزدیک تر است ولی در اصل توجهات و نگرانی های نویسنده، همه ی کودکان در همه جای دنیا در معرض خطرند!