حاج ملا آقا جان زنجانی
عاشق دلباخته ی امام زمان علیه السلام

محمد یوسفی
انتشارات خورشید آل یس
چاپ اول – 1390
304 صفحه
پایان مطالعه در تاریخ  1392/11/2

گفته های متناقض پیرامون شخصیت هایی که زوایای پنهانی از زندگی آنها وجود دارد نوشته شده و می شود. برخی به شیفتگی و برخی به استبعاد!
از آن جا که این شخصیت را به محبت امام عصر علیه السلام ستوده و کسانی از خودساختگی و برنامه های معنوی ایشان گفته یا نوشته بودند، به خواندن این کتاب شوق پیدا کردم. بر خلاف عده ای بخشهای کرامت گونه ی این کتابها توجه مرا به خود جلب نمی کند تا بخواهم در پی راستی یا عدم راستی آن باشم. هر شخصی در مسیر بندگی خدا قرار گیرد (حتی به قدر همت و مداومت بر آیت الکرسی یا زیارت شریف عاشورا که هر دو هم بسیار با عظمت و مهم است) جلوه هایی از رحمت خدا را در زندگی اش می بیند. این جلوه ها می تواند در آسان شدن اموری بر او باشد یا الهاماتی بر قلب او.
مهم آن است که بهانه ای بیابیم برای اتصال بیشتر به قلب تپنده ی عالم خلقت و سلوکی داشته باشیم مورد رضای او، که خواندن این کتابها بهانه هایی برای پیمودن این راه است.

نکته های جالبی در کتاب داشت که یاد داشت برداری شد.
 
برخی مطالب نقل شده از ایشان:
او می گفت برای اینکه روضه خوان دچار قساوت قلب نشود باید اول: در وقت مطالعه مقتل با وضو باشد و آن را عبادت بداند . دوم: خود را در محیطی که مقتل بیان کرده تصور کند و مصیبت را لمس و احساس نماید. سوم : به هر نحو ممکن هنگام مطالعه مقتل اشک بریزد تا مانع قساوتش شود.
او معتقد بود همان گونه که خدا هیچ چیز را بدون اسبابش خلق نمی‌کند همچنین ماسوی الله را هم بوسیله نور پاک محمد و آل محمد خلق کرده‌است.
او می گفت انسان نسبت به فرزندان پیغمبر باید عشق بورزد و حتی غیر معصومین آن‌ها را هم به خاطر پیامبر اکرم باید دوست داشته باشد.
او می گفت تنها وسیله‌ای که انسان را سریعتر به مقاصد معنوی و ترقیات روحی می رساند توسل به خاندان عصمت به معنی عام آن و تکمیل محبت و ولایت آن‌ها در دل است.
او معتقد بود از حرمهای ائمه انسان بهتر می‌تواند برای کسب کمالات استفاده کند، ائمه زنده اند و پاسخ زائرین خود را می دهند.
او معتقد بود که ترقیات روحی پس از انجام واجبات و ترک محرمات بدون توسلات جدی و حقیقی به خاندان عصمت امکان پذیر نیست.