کیمیای محبت یادنامه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط، نکوگویان اثر: محمد محمدی ری شهری نشرِ دارالحدیث چاپ پنجم، 1378 در 256 صفحه پایان مطالعه در تاریخ 1379/6/18 نکاتی دارد که در ذهن ایجاد سوال می کند و شاید علت آن نقل قول بودن تمام یا بیشتر حکایات و گفته ها است اما در مجموع کتاب خوب و قابل استفاده ایست. خدا ما از خواب غفلت بیدار فرماید! یکی از خاطراتی که از این کتاب دارم آن است که در سال 1379 دندانپزشکی می رفتم که این کتاب را در تابلوی سالن انتظارِ مطب معرفی کرده بود و حتی تعدادی از آن را همیشه برای کسانی که علاقه مند به خرید بودند در کمد داشت. من هم بخش زیادی از این کتاب و کتابِ اکسیر اشک بر امام حسین علیه السلام را در زمانهای معطلی در مطب ایشان خواندم! گاهی هم جا نماز می گرفتم و وقت نماز را در اتاقی از مطب مشغول نماز می شدم. دستیار این دکتر هم متدین و با حجابی ویژه به نسبت دیگر همیارانِ اکثرِ پزشکان بود و در زمانی متوجه شدم که گویا خواهر زاده ی دکتر است که در مراوداتی که با پزشک دارد هم فضای معصیت نباشد! خلاصه دکتر جالبی بود! گاهی وقت کار فایلهای صوتی اخلاقی ای در فضای کارش پخش می شد و زمانهایی که کارهای خاصی از دندان را مشغول می شد هیچ فایلی پخش نمی کرد و متمرکز کارش بود. بعد ها فهمیدم در زمانی که کمی از زندگیِ خصوصی ام سوال پرسیده بود با یکی از آشنایان ما تماس گرفته و گفته بود: «من سه دختر دارم و تقریبا هر سه در موقعیت ازدواج هستند، اگر صلاح می دانید من به دامادی فلانی با انتخاب هر کدام از دختر هایم راضی هستم!». این هم اقدامِ جالبِ دیگری از این دکتر بود نه فضیلتی برای نگارنده! از آن جهت که وقتی به هر دلیل و در طی زمانی متوجه شده بود که دامادی به سیره و مرام و باورهای خانوادگی اش نزدیک است خود پیش قدم شده بود و معطل اقدامِ دور از ذهنِ مراجعش نشده بود!