بی کران رحمت یکشنبه – 19 فرودین 1397 – 21 رجب 1439 – 8 آوریل 2018 • امروز، شنیدن مجموعه ای با عنوانِ «بی کران رحمت» با حدود 6 ساعت وقت گذاری، به پایان رسید. این مجموعه از سخنرانی های آقای دکتر محمدعلی انصاری برگرفته شده است. • آشنایی بنده با گوینده ی محترم، به اولین سال های آغاز سخنرانی ایشان در تهران (منطقه ی دروس) باز می گردد و پس از آن مجموعه ای از فایل های صوتی تفسیر قرآن ایشان که مرحوم پدرم تهیه کرده بودند و از این که می دیدند من به شنیدن مطالبِ اینگونه مشتاقم، لذت می بردند. خداوند رحمتشان کند. • اما استفاده ی حضوری از مطالب ایشان را در ماه مبارک رمضانِ سال 1393 در حسینیه ی ارشاد تجربه نمودم. سال آغاز مدیریت جدید حسینه و گشودن در اصلی این ساختمان به فضای دینی غیر جناحی و غیر سیاسی که خود عامل جذابیتی برای حضور افراد بود! • البته افرادی بودند که با یاد سخنرانان مشهور و پیشین حسینیه به این محفل می آمدند و ... خلاصه خود این برنامه از ابتدای دعوتِ گوینده تا شب های احیایش همراه با حاشیه هایی بود که شاید به مناسبتی دیگر بنویسم. • مجموعه ی «بیکرانِ رحمت» همراه با چند مجموعه ی دیگر هدیه ی عیادتی، در دوران کسالت بنده در پائیز 96 بود. • فایل ها، گلچین شده ای از برخی سخنرانی های تفسیریِ جناب آقای انصاری است که بخش قابل توجهی از آن پیرامون وجود مقدس خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم بوده است. • نحوه ی ارائه ی مباحث ایشان در موضوعات قرآنی، نهج البلاغه و دیگر مطالبی که حقیر شنیده ام به شیوه ی خاصی است که در جای خود به آن خواهم پرداخت، اما در خلال شنیدن مطالب «بیکرانِ رحمت» علاوه بر استفاده از توضیحات و تنبیهات مفید، مطالبی به ذهنم رسید که ثبت می نمایم: • 1. در جایی گفته می شود که خدای بی رسول معنی ندارد. این مطلبی کلامی و قابل بحث است. • 2. در قسمتی از سخن، تجلیلی از مولوی می شود که به نظر در شأن مطالب و شیوه ی مباحث ایشان نیست. توجه داریم که استفاده از مطالب ادبی با تجلیل از شخصیت ها متفاوت است. حتی می شود دلبستگی گوینده را به برخی شاعران (با توجه به رشته ی تحصیلی ایشان) در میان صحبت ها احساس نمود اما تجلیلِ آن گونه، زیبنده ی سخنی که با هدف احترام نسبت به نقطه ی پرگار عالم وجود است، شایسته نبود! • 3. متأسفانه و همراه با تعجب، در این محموعه ارجاعِ جدی ای به معلمان حقیقی قرآن برای درک مفاهیم آسمانی این کتابِ مقدس احساس نمی شود! • 4. در جایی از «استقبال از شک» سخن می رود که با روایات همخوانی ندارد. • 5. در ملاحظات ایشان برای دفاع از حقانیت امیرالمؤمنین علیه السلام انتظار می رود که با توجه به وجود گسترده ی تبلیغات و سستی در برخی اعتقادات امامتی، ایشان مردانه به میدان آمده و اشارات حاشیه ای را با کمال ادب ولی محکم و روشن به میدان آورند! • 6. استفاده ی ایشان از ادبیات فارسی و اشعار به نیکویی از عوامل جذب مخاطب است. • 7. در جایی اشاره می کنند به اینکه «این غلو است که پیامبر الان ما را می بینند!» این مطلب با مطالب اعتقادی مبتنی با قرآن و روایات سازگاری ندارد! • 8. در جایی روایتی نقل می شود که انتخابِ خوبی نیست و گویی به وجود مقدس عصمت الله الکبری سلام الله علیها طعنی زده می شود! سخنرانان باید در بیان مطالب، دقت های جدی داشته باشند! • 9. جز در مواردی اندک کمتر نشانه ای از شیعه بودن گوینده احساس می شود! آیا نباید در تفسیر میان تفسیر یک عالم و محقق شیعی و یک گوینده ی اهل سنت تفاوتی احساس شود! این اشکالِ بارز در سخنرانی هایی که بنده در حسینیه ی ارشاد و تفسیر سوره ی مبارکه ی انبیاء از ایشان می شنیدم نیز جدی ترین نکته بود!! در تشیع ایشان، در ادب ایشان به وجود مقدس حضرات معصومین علیهم السلام و تلاش ایشان در تبیین معارف نهج البلاغه ی شریف شکی نیست ولی این سوال برای بنده به عنوان یک دانشجو باقی است!