تفسیرِ بخشهایی از «سوره ی مبارکه ی احقاف و مؤمنون» توسط جناب آقای دکتر محمدعلی انصاری مدت وقت گذاری در شنیدن و یادداشت برداری، حدود 21 ساعت شهریور 1397 شیرینی شنیدن این فایلها زمانی افزون شد که سی دی این مجموعه از یادگارهای باقی مانده در وسایل مرحوم پدرم بود و می دانستم که ایشان به شنیدن تفسیر و اُنس حقیر با قرآن خوشنود می شوند! به یاد ایشان و به لطف مبیّن قرآن امام عصر علیه السلام توفیق یافتم تا با شنیدن این فایلها که مربوط به محرم و فاطمیه ی چند سال قبل در تهران است (شاید حدود سال 1392)، به تأملی افزون در برخی آیات این دو سوره ی مبارکه موفق شوم. الحمد لله همت جناب آقای انصاری در تمرکز بر قرآن و مطالعات خوبی که به نظر می رسد در موضوعات مورد بحثشان دارند قابل انکار نیست. تسلط ایشان بر ادبیات عرب که ناشی از تحصیلات حوزوی ایشان است بیشترین کمک را به ارائه ی بحثهایشان دارد؛ شاید بتوان گفت بر خلاف شیوه های رایج برخی گویندگان که تفسیری را مانند نمونه یا المیزان می خوانند و به مستمع تحویل می دهند ایشان با تکیه بر علمِ لغات توضیحاتی را ارائه می دهند. البته در کنار نیکوئی های فرمایشاتِ ایشان برخی نکات هم هست که در ارتباط با این مجموعه بحث باید توجه شود: 1. استفاده از تعبیر مجعولِ «کلّمینی یا حمیرا» به شکلی که گویی نقلی صحیح است و همان باور غلط اهل تصوف و پیروان مکتب خلفا در مجامع شیعی ما و در اندیشه ی مفسر قرآن نیز جاری است خطای قابل توجهی است!! 2. اشاره ی چند باره و تعبیر «اهل غلو» برای کسانی که معتقدند برترین جلوه ی وجودی ما یعنی روحمان در مرتبه ی نازلِ وجود حضرات معصومین علیهم السلام است جای تعجب دارد! یعنی روایات متعدد این بحث را ایشان ندیده اند؟! پس چگونه با چنین قطعی در موضوعی که روایاتش را نمی شناسند اعلام نظر می کنند! 3. آیا شیوه ی قرآن کریم «الکلام یجر الکلام» است؟ این را از کدام نص قرآنی یا روایی بیان می کنند؟ 4. آیا عمل صالح تنها چیزی است که باقی می ماند؟ اعتقادِ صالح و استوار هیچ سودی برای صاحب آن ندارد؟ 5. در خلال مباحث ایشان گفته می شود که روح مادی نیست! این سخن از نظر روایی صحیح نیست. 6. در جایی از سخن، برای حضرت زهرا سلام الله علیها از کلمه ی وفات استفاده می شود که قطعاً با توجه به دیگر فایلها یک خطای کلامی بوده، ولی با توجه به حساسیت مطلب باید توسط یک سخنران غیرت مند شیعی بلافاصله تصحیح شود. 7. فرض آقای انصاری بر توقیفی بودن اسامی سوره ی های قرآن کریم و حتی شکل چینش و قرار گرفتن آیات است که این مطلب قابل گفتگو و بحث است. با این فرض ایشان زیبایی هایی را از آیات استفاده می کنند و شیوه هایی را به قرآن نسبت می دهند که قطعاً محل بحث است. 8. آیا امام حسین علیه السلام قطره قطره ی خون شریفشان را به پای آیه آیه ی قرآن ریختند تا قرآن بماند؟! آیا الان قرآن مانده است؟ به این نوع حضور قرآن در دست کسانی که جان مردم را به پشیزی ارزش قائل نیستند حضور قرآن می گوئید؟ 9. قرآن بود و نماز تراویح هم بود! 10. ایرادِ جدی و معمول جناب آقای انصاری در مباحث، عدم ورود و حتی گاهی تذکرات روشن به ناراستی های اعتقادات مکتب خلفا و حقانیت مکتب اهل بیت علیهم اسلام است! گاهی در حین سخن، شنونده حسرت شنیدن جمله ای لااقل از جنس جملات مستبصران بر دلش می ماند! گاهی به نظر می رسد واقعا فرقی بین شنیدن تفسیر از یک عالم شیعی و یک عالم غیر شیعی وجود ندارد! گاهی شنونده دوست دارد فریاد بزند و بگوید «آقای انصاری! پس آیات الولایه قرآن کجاست؟ ... آیاتی که در شأن و مقام صدیقه ی طاهره سلام الله علیهاست کجای سخن شماست؟ آیاتی که در ذم دشمنان مکتب وحی و انسانیت است کجای قرآن است که در تفاسیر شما نیست؟» گاهی غیرتت به جوش می آید که «استاد! ریشه ی لغات را که الازهر مصر هم می تواند بگوید! امیرالمؤمنین این قرآن کجاست؟ امام زمانِ این قرآن کجاست؟ ...»