مسجد سیّد اصفهان – رمضان 1392 هجری قمری شب اوّل: بخشهایی از دعای عرفه، مشلول، احتجاب. پناه بردن به حضرت بقیه الله أرواحنا له الفداء جهت محفوظ ماندن از لغزشها. رأس معرفتها توحید است. روش انبیا در دعوت تذکّر به فطری بودن خداست . شب دوم: اسماء تکوینی و اسماء لفظی خدای متعال. سُبّوحٌ قُدّوس بودن خدای متعال و سبّوح بودن اسماء وی. معنای « ال » عهد فطری در اسم الله. الله از زبان امام صادق علیه السّلام. حدّ تشبیه وحدّ تعطیل. تشکیک در وجود از دید فلاسفه و ارتباط آن با توهّمات ذهنی ما. خوف از خدا نشانهی عرفان خدا. شب سوم: خلقت عالم ارواح قبل از ابدان. معنای تنزّل ارواح به عالم ابدان تعلّق خاطر روح به بدن است. تنگی و جهل و فنای دنیا در مقابل وسعت و حیات و بقا و نورانیّت عالم ارواح. معنای « موتوا قبلَ أن تَموتوا » و « لن یَلجَ ملکوتَ السَّماوات و الأرض من لم یولَدْ مرَّتین ». معنای معرّفی خداوند در عوالم قبل. توصیه بر پیروی از فقها و محدّثین در معرفت خدا. تفاوت وِجدان با صورتهای وهم. شب چهارم: نفس در نهایت اضطراب است؛ برای درک حقایق، باید نفس مضطرب را با زدودن اوهام وتخیّلات و معقولات آرام کرد. گاهی تذکّرات انبیا برای پاک کردن فطرت از صوارف کافی نیست؛ خداوند از راه لطف، بلا میفرستد. وجدان رفاقت خدای متعال در کوههای بجنورد، خاطرهي سفر حجّ سال 21 خورشیدی. شب پنجم: ابداع در وجود انسان. قیّوم صور خیالیه خود ماییم. اگر صور خیالی شعور داشت، مییافت که ديگري نگهدار اوست؛ امّا چیستی او را درک نمی کرد؛ مگر این که ما خود را به او معرّفی کنیم. در حالت لافکری نیز ما مییابیم که به غیر قائميم؛ ولی غیر را نمیتوانیم وصف کنیم. تشریح نظام تملیک کمالات به مقام نورانی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و از طریق ایشان به دیگر موجودات، با حفظ املکیّت هر مرتبه نسبت به مراتب پایینتر. توصیه به خواندن دعاها جهت تذکّر نفسی و آثارخواندن آنها. شب ششم: عبادت آن است که قطع نظر از عقابها وثوابها، خدا پرستش شود. در این نوع عبادت، اساس آن است که بنده مملوک خداست و او طبق خواست خود، عمل می کند؛ البتّه فعل خدا قطعاً حکمتآمیز است. مرتبهي دیگر از عبادت آن است که فاقد هرگونه تکلّفی باشد و کلید رفع تکلّف، مَحبّت است. اثر تلقین برای ازدیاد مَحبّت و رمز روان شناختی آن. توسّل به امام هشتم علیه السّلام و به دست آوردن کلید تلقین از آن حضرت، جهت اصلاحات اخلاقی. شب هفتم: عبادت محبّین رتبهی دیگری از بندگی خداست. آنچه در عالم ناسوت و ملک وملکوت و ... است، همه بر پایهی مَحبّت استوار است. تأیید سخن ملّاصدرا در سَفر سوم اسفار در سَرَیان مَحبّت به کلّ موجودات. لقاء خدا نیز شهود فقر خود در آئینهي غَنای حقّ متعال است. مرگ اختیاری همان خلع بدن است که کلیدش را حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله در روایت « و اللهِ لَتُبعَثُنَّ کما تستیْقِظون و لَتموتُنَّ کما تنامونَ » معیّن فرمودهاند . دوام ذکر، نشانهی دیگر مَحبّت است. داستان حضرت ابراهیم علیه السّلام و شدّت حبّ او به خداوند. اهمّیّت دعای علوي مصري. شب هشتم: با ورود به عالم دنیا، عوارض مادّیّت و حیوانیّت ما را از فطرت منحرف میکنند. انبیا با تذکّرات خود، پردهها و حجب را از ما دور میدارند. شب نهم: به حکم عقل، خالق بت نمیتواند مخلوق همان بت دستساز باشد! پس، باید بتپرستی در تاریخ یک تحلیل علمی داشته باشد. خداوند از خود ما به ما نزدیکتر است؛ ولی مجاری امور را از طریق اسباب و واسطه تقدیر فرموده است. خدا امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را وسیله قرار داده است و فقها را؛ ولی شیخ ارشادها را وسیله قرار نداده است. امر خداوند به سجده بر آدم و عدم اطاعت شیطان. « إنّ عبادتی من حیثُ اُریدُ؛ لا من حیثُ تُرید ». شب دهم: چون دانستیم ولیُّ النّعمهای داریم، بالوجدان مییابیم که این ولیّ نعمت نسبت به اعمال و اقوال ما سخط و رضا دارد. خداوند از روی لطف، لازم دانست که سفرایی بفرستد تا مغضوب و مرضیّ او را برای ما بیان کنند. فیض تشریع و فیض تکوین با واسطه انجام می شود. القای مطلبی در باب جبر و تفویض در نفس یکی از استادان. دو جنبهی "یلی الحقّی" و "یلی الخلقی" پیامبران. چرا خدوند مقامات نورانی انبیا و اوصیا را در قرآن تفصیل نداده است؟! شب یازدهم: علّت دیگر ارسال رسل علاوه بر احکام، رسیدن به معارف الاهی، بالوجدان است. در راه شهود و عرفان، از به هم پیوستگی شیطان داخل (خیال و وهم وعقل بشری) و شیطان خارج، خدایی مصنوعی به سالک نشان داده میشود، از نتایج مهمّ کشف و عرفان باطل آن است که خدا در هیچ چیز مقیّد نشود بلکه همه را خدا بدانند! برای آنکه انبیای حق از متنبّیان تشخیص داده شوند، لازم است خدا (از باب لطف) انبیا رابه علائمی مجهّز بدارد؛ این نشانه ها علم و قدرت الاهیاند. ماجَرای یادگیری زبان توسّط یکی از نوکران امام هادی علیه السّلام. شب دوازدهم: توانايیهای اکتسابی با ریاضت به دست میآید و این ناشی از استعداد و توان روح است. شرح برخی رموز ریاضتهای بشری. ریاضت ـخواه از طریق حق باشد یا باطلـ قدرت میآورد؛ امّا گاهی روح دفعتاً به قدرت خدا قوی میشود که کرامات اولیا و معجزات انبیا این چنین است؛ الاهی؛ نه اکتسابی. نبوّت پیامبران قبل را فقط از راه نبوّت نبیّ خاتم میتوانیم اثبات کنیم. بیان مطالبی از عهدین دربارهی خدا. شب سیزدهم: در دوران پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، نشانی از معارف خدا و مبدأ شناسی در ميان بتپرستان نبود. قرآن تجلّی خدای سبحان و کلام اوست و کلام هر متکلّمی رتبهی نازلهی اوست. قرآن به یک حدّ کمال محدود نیست. شب چهاردهم: از راه علم به باطن قرآن، میتوان خلفای پیغمبر را شناخت؛ زیرا « مَن عندهُ علمُ الکتاب » ائمّهاند. قرآن در تأویل و باطنش، به عناوین مختلف، یادآور دوازده خلیفهی بعد از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله شده است. آیهی « یا أیُّها الّذین آمَنوا آمِنوا بالله و رسوله یؤتِکُم کِفلَین مِن رَحمته و یجعلْ لکم نوراً تَمشون به » از آیاتی است که در آن، حضرت امیر علیه السّلام به « نور » و امام حسن و امام حسین علیهما السّلام به « کفلَین مِن رحمته » تعبیر شدهاند. شب پانزدهم: پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بر عموم بشر در تمام زمانها مبعوث است. کتاب او نیز از سایر کتب آسمانی ممتاز میگردد و همهکس باید از آن بهره ببرد. « مَن عندَه علم الکتاب » و « الرّاسخون فی العلم » در قرآن. خداوند علوم قرآن را نزد اهلالبیت قرار داد تا دليل وصایت آنان بعد از وفات رسول خدا باشد. قرآن مجمل است، مطلق است، عام دارد، مجاز دارد و... قرائن آن نزد اوصیای پیغمبر است. هیچکس مانند مولا علیه السّلام قرآن را "علی ما أُنزِل" جمع نکرد. شب شانزدهم: تحدّی قرآن به کمالات علمی و معارف الاهی آن است: علم و هدایت و موعظه و نور بصیرت و شفا و ... . شب هفدهم: قرآن در لیلۀ القدر به صورت جمعی جُمَلی بر پیامبر صلّی الله علیه و آله نازل شد و پس از بعثت، در طول بیست و سه سال، به تدریج نازل گردید. ازجملهی حکمتهای این کار پاسخ به شبهات منکرین و تصریح به قضایای اتّفاقی همان ایّام است و نیز آگاه کردن مردم از اینکه این کتاب در علم غیب ریشه دارد. شب هجدهم: وصیّ پیغمبر به باطن قرآن عالم است؛ اعمّ از معارف توحید، مبدئی، معادی، رسالتی، اَنفُسی، آفاقی و مستقلّات عقلیّه و احکام و سیاسات و معاملات آن. احصای علوم و حقایق به صورت علمی در وجود امامِ مبین است. شب نوزدهم: چگونگی عبادت امیرالمؤمنین علیه السّلام. قرآن مربّی پیامبر صلّی الله علیه و آله و پیامبر مربّی امیرمؤمنان علیه السّلام؛ حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام در تمام دوران زندگی رسول خدا صلّی الله علیه و آله، تابع مطلق آنحضرت بودند. مدارج پیامبر و اوصیای او از طریق قرآن بالا میرود. شب بیستم: تجلّی قدرت خدا از مجلّای امیرمؤمنان علیه السّلام. شرح حدیثی از پیامبر در فضیلت حضرت امیر علیه السّلام. ائمّه علیهم السّلام به مقام نورانیشان، دست و چشم وگوش و زبان خدایند. شب بیست و یکم: ابدان مثالی. مقامات حضرت امیر علیه السّلام. واسطهای به نام خیال بین بدن و عقل. واسطهای به نام عالم برزخ بین عالم مُلک (= خلق یا ناسوت) و عالم ملکوت (= امر). انخلاع از بدن و مراحل آن. ضرورت پیوند با ولیّ وقت، برای سیرْ درمدارج عالی. شب بیست و دوم: معراج پیامبر صلّی الله علیه و آله و مقامات مولای متّقیان علیه السّلام، درآنجا، خدا چون میدانست که پیامبرش علی را بسیار دوست دارد به آهنگ آنحضرت سخن گفت. دیدن حضرت امیر علیه السّلام همراه پیغمبر صلّی الله علیه و آله با مقام ملکوتی. شب بیست و سوم: (این فایل را در مسیر زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام شنیدم) مقامات طولی و عرضی ائمّه علیه السّلام. آنها علاوه بر بشری بودن، قدرت دارند و به اذن خدای متعال، خلّاقاند. علم اهل بیت علیهم السلام، علم شهودیست. در ملکوت سفلی اجنه هستند که از آن ها پیروان سقیفه هم هستند؛ در ملکوت علیا ملائکه اند و آن جا همه علوی هستند. هر شب جمعه، حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام برای اهل بهشت تجلّی میکند. صدای کوبهي درِ بهشت "یا علی" است. شب بیست و چهارم: (این فایل را شنیدم) امامت به روایت سنّیان. همین علم کتاب گواه و نشانهی درستی خلافت اوصیای بعد از حضرت علیّ بن ابی طالب علیه السّلام است. خداوند خوسات آن چه از مقامات امیرالمؤمنین علیه السلام، معلوم پیامبر صلی الله علیه و آله بود، مشهود پیغمبر کند. خداوند آن چه پیامبر به وجود علمی می دانست (به عنایت حق متعال)، به وشهود حسی ایشان آورد. بحث سالک مجذوب و مجذوب سالک. شب بیست و پنجم: قاعدهی ممکن اشرف. فعّالیّت و فیّاضیّت خدای متعال فوق لایتناهی است. جز خدا، ازلی نداریم. نور پیامبر صلّی الله علیه و آله « أوّلُ ما خلَقَ الله » و از نور عظمت خدای متعال مشتقّ شدهاست و اختراعی است؛ دوم، نور علوی که از نور نبوی اشتقاق یافته است؛ سوم، انوار ائمّه علیهم السّلام. چهارم، انوار اوصیا؛ پنجم، انوار فرشتگان. شب بیست و ششم: هدف از بعثت نبیّ و خلافت اوصیا اکمال خود آنهاست. ائمّه و انبیا و حضرت رسول و حضرت زهرا سلام الله علیهم اجمعین دارای کمالات ذاتیاند. شب بیست و هفتم: عبد کامل. در مقابل جلال و جمال خدای متعال، خضوع و خشوع خاصّی لازم است. دائماً باید بر روی زمین بندهای کامل باشد که این عبد کامل در عبودیّت حجّۀ الله است. شب بیست و هشتم: زندگانی خصوصی امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. مظهر اسم « یاخفیّ » خدای متعال. مختصری از زندگی حضرات خضر و الیاس علیهما السّلام. معنای غیبت امام عصر علیه السّلام. دعای آنحضرت در مورد شیعه که سیّد ابن طاووس در سرداب شنید. شب بیست و نهم: کنهِ ولایت و توصیه به پیوند معنوی با حضرت صاحب الزّمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ما مخلوق مع الواسطۀ خداوندیم. به حکم وجدان، باید امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را بیشتر از خود دوست داشته باشیم؛ حدیث نبوی در اینباره.