مناظره ای در موضوع «وحدت وجود» پنج شنبه – 29 دی 1401 – 26 جمادی الثانی 1444 – 19 ژانویه 2023 • مناظره ی حاج آقای بیابانی و آقای هندی در موضوع وحدت وجود را که در ۱۴۰۱٫۶٫۱۵ تشکیل شده بود، شنیدم؛ جملاتی از آن یادداشت کردم: • آقای سید محسن هندی نسبت به افکار آقای محمد بیابانی و فرمایشات مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، در موضوع وحدت وجود ایراداتی دارد. • آقای هندی میگویند: • تمام درس های اسفارِ آقای جوادی را دیده ام و دو هزار ساعت درس های تفسیری ایشان را گوش داده ام. در گفتار آقای سیدان، آقای برنجکار و آقای سبحانی صراحتی در وحدت شخصی ندیدم، ولی بعضی جملات شان ممکن است لازمه ی سومش بحث وحدت وجودی باشد. مکتب تفکیک خود را منقح کرده است. • آقای حسن میلانی معتقد است صحبت های مرحوم میرزا و مرحوم آقای حلبی همان حرف های وحدت وجودی ها است، ولی حرف های آقای برنجکار و آقای سبحانی اصلاح شده است. • آقای بیابانی می گویند: • برخی نوشته های آقای حلبی می گوید: بعضی از حرف هایی که می نویسم نه سخن میرزا است نه خودم. میرزا ابتدا نیامده همه ی مباحث فلسفی را زیر و رو کند؛ گاهی اشاراتی کرده، بعد کم کم آن ها را مورد تشکیک قرار داده است. برخی مطالب را میرزا با توجه به زمانش به تدریج وارد کرده است. • من میگویم حرف های شما (آقای هندی و آقای میلانی) شرک است. معرفت ذات برای بشر وجود دارد. آن چه در این مورد است در کتاب عالم ذر آورده شده است. (پس از مطالعه و منقح شدن با تعدادی از اساتید). مراد من از ذات، خود خدا و حقیقت خدا است نه هر آن چه در ذهن و مفاهیم دارم. من می گویم به آن ذات باید معرفت داشته باشیم. معرفت ما نسبت به او نه معرفت حضوری است نه حصولی؛ یک معرفت خاصی است که خدا به انسان ها عطا کرده است و فعل خداست. معرفتی است که خود خدا به همه داده و به خود خدا صورت گرفته است. شهود و وجدان و وصال هم تعبیراتی است که از این معرفت برای ما شده است. این هیچ ارتباطی با معانی عرفانی و فلسفی ندارد. وجدان به معنی درک خاصی است که در ذات ما نسبت به ذات ما وجود دارد. مرادمان از شهود هم این نیست که من با چشم سر او را رؤیت کنم. رؤیت در روایات ما به همین دلیل به کار رفته که به ما بگوید معرفت الله به همین اندازه روشن بوده است. هیچ اشتراکی بین اسماء و صفات خدا و ما وجود ندارد. یک اشتراک لفظی است آن هم با توضیح. • آقای هندی: • ذاتی که زمان ندارد و مکان ندارد؟ معرفت این خدا ذاتاً محال است. چون من در مکان و در زمان هستم. آقای بیابانی: • جهل مرکب یک حرف غلطی است که باید از من توضیح بخواهید. بین دو مفهوم وجود و عدم، استحاله نیست! • معرفت از طریق نور علم، با معرفت خدا فرق می کند. • آقای هندی: • شهود ذات حق، به نظر من محال است. مثل این است که آینده را بلاواسطه ببینید. هر مخلوقی محدود است.