سخنرانی های مرحوم خبازیان زاده پنجشنبه - 6 فروردین 1377 - 27 ذی القعده 1418 - 26 مارس 1998 امروز گزارشی از فایل های مکرر شنیده شده ی سخنرانی های مرحوم آقای شیخ مصطفی خبازیان زاده را ثبت می کنم؛ از سال 1371 تا 1377 با بیش از 80 ساعت وقتگذاری. در ابتدای خیابان پاسداران بودیم؛ پدر رانندگی می کردند و من در کنارشان نشسته بودم. شخص دیگری با ما نبود اما اتفاق مهم و بی نظیری پیش روی ما بود! صدای مدح خوانیِ سخنرانی از ضبط ماشین به گوش می رسید ... در مدح امام زمان علیه السلام و در فراق ایشان می خواند. پدر گفتند: این نوار را حاج محسن آقای نژادحسینیان داده اند! اسمش آقای خبازیان است و از کسانی است که یکی دو هفته قبل در هواپیمای تهران به مشهد بوده و از دنیا رفته است؛ آن لحظه ها را یادم نمی رود! مرحوم خبازیان گفت: «دعا می کنم خدا بسوزوندتون تا بفهمید سوخته های امام عصر چه می کشند!» ... و سوختم! ... الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ. یادم هست که آن سال ها بعضی هم کلاسی هایم مسخره ام می کردند که «کجایی؟ ... دیگر در حال و هوای ما نیستی! و ...» شد آن چه شد. روز اول فروردین سال 1373 مزارش را پیدا کردم و بسیار گریستم و از او تشکر کردم! و همیشه مدیون و شرمنده ی امام مهربانی ها هستم و دعاگویِ مرحوم شیخ مصطفی خبازیان که واسطه ی توجه و آشنایی بیشتر من به آن وجود مقدس گردید. در باره ی او نوشته اند: مرحوم حاج شیخ مصطفی خبازیان زاده، در سال 1341 در شهر اهواز دیده به جهان گشود. پس از اخذ دیپلم ریاضی در آن جا و آموزش های آغازینِ کَتب سطح و استفاده از محضر اساتید و بزرگانی چون مرحوم آیت الله شیخ ابو الحسن انصاری (سبط الشیخ) صاحب کتاب مکاتب سه گانه و آیت الله سید ابوالحسن هاشمی بهبهانی و درک محضر مرحوم شیخ محمد تقی شوشتری صاحب قاموس الرجال، درسال ۱۳۶۰ به مشهد مقدس هجرت نمود. در مشهد مقدس از محضر اساتیدی چون مرحوم آیت الله سید محمود مجتهد سیستانی، آیت الله میرزا علی آقا فلسفی، آیت الله سعیدی کاشمری و آیت الله حجت هاشمی خراسانی، آیت الله سید حسن صالحی، آیت الله شیخ غلامرضا باقری اصفهانی، آیت الله شیخ حسن جان مولوی قندهاری، آیت الله سید جواد فقیه سبزواری و دیگران بهره برد و دروس سطح را تا خارج ادامه داد و مدتی به درس خارج فقه و اصول آیت الله فلسفی و همچنین درس خارج فقه و اصول آیت الله حاج سید محمود مجتهد سیستانی و مدت کوتاهی در درس مرحوم آیت الله سید محمد روحانی حاضر شد. در دانشِ خطابه، نابغه ای بی نظیر و در ایمان، عمیق و در استقامت و عبادت و سوز وگداز در فراق امام زمان علیه السلام, شگفت آور بود. بسیار با کتاب مفتاح الفلاح شیخ بهائی مانوس بود و سعی وافر در انجام عبادات از واجبات و مستحبات بر اساس آن کتاب داشت. خود را ملزم به انجام عبادات ماه رجب و شعبان می دانست و نسبت به عبادات در ماه مبارک رمضان سر از پا نمی شناخت. ارادت خاصی به مکتوبات مرحوم فیض کاشانی و اشعار او در غم فراق امام عصر عجل الله تعالی فرجه داشت و اشعار بسیاری به اقتفاء از ایشان سرود. طبع شعری روان داشت و به عربی و فارسی شعرهای آئینی می سرود و تخلص شعری اش «مصطفی» بود. حالت خوف در نمازهایش به خوبی نمایان بود. از حافظه و هوش و ذکاوتی عالی برخوردار بود. دارای صدای خوش، حزین و سوزِ وصف ناشدنی در رثای سید مظلومان عالم، امام حسین علیه السلام بود. در منبر و وعظ دارای سبک خاص خود بود و در یک کلمه مخلص بود و دردِ دین داشت و روح ولایتی در او موج می زد. در اندک زمانی (کمتر از 10 سال) مهمترین منبری مشهد شد و در اکثر شهر های ایران مثل مشهد، تهران، قم، اصفهان، شیراز، نیشابور، شاهرود، سبزوار و ... به خطابه و سخنرانی پرداخت. مرحوم خبازیان در سال 1370 کتاب «موتمرعلماء بغداد»، تالیف مقاتل بن عطیه بکری را با نام جستجوی حق در بغداد ترجمه نمود و چاپ کرد و به دنبال آن کتاب «مجالس الحسینیه» ی علی محمد علی الدخیل لبنانی را ترجمه و بنام مجالس حسینی چاپ نمود. کتاب های دیگری نیز بر اساس منبر های ایشان مرتب شده است که از آن جمله «کمند محبت» است که مشتمل بر 11 سخنرانی ایشان در آخر صفر 1411 می باشد؛ کتابِ «پدرِ مهربان» مشتمل بر دو سخنرانی ایشان در نیمه شعبان 1410 و برخی از اشعارشان و کتابِ «دو منبر» مشتمل بر دو سخنرانی ایشان در عید غدیر 1410 است. از اشعار او : ای خوش آن روزی که چشمم بر دو چشم یار بود یار من پیوسته در فکر منِ افگار بود روبرویش، دل بسویش، مستِ بوی دلکشش گوئیا این ذره ی ناچیز در گلزار بود وصف لعلِ غنچه ی او کار روز و شام من آرزویم بوسه ای از خال آن رخسار بود جز هوای حضرتش در سر هوای غیر نیست در دیارِ قلب من کس غیر او دیّار نیست گر ضعیفی «مصطفی» هر گز نشو نومید از او کی ز احوال ضعیفان غافل آن سالار بود ... و سر انجام مرحوم خبازیان در تاریخ 15 شعبان سال 1413 قمری مطابق با 19 بهمن 1371 شمسی هنگام بازگشت از مجالس نیمه شعبان شهر شیراز، به تهران آمد و از تهران عازم مشهد بود که بر اثر سانحه ی هوائی و سقوط هواپیمای مسافربری به معبودش پیوست. خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود!