مباحثی پیرامون معرفت امام زمان علیه السلام

جلسه ی اول - تاریخ: 1394/7/9

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
  31 دقیقه مباحث مطرح شده: • در کتاب «حدیقه الشیعه» حدیثی از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که: «الدهر أنزلنی ثم أنزلنی حتی قیل (یقال) معاویه و علی»؛ روزگار آنقدر درجه مرا پائین آورده است که  من و معاویه را در کنار هم می آورند و می گویند علی و معاویه.
• از جمله علل گمراهی مردم در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام، جهل آن ها نسبت به امام و از سوی دیگرعدم آشنائی آن ها با خباثت های معاویه بود؛ اهمیت شناخت امام عصر علیه السلام هم با همین توجه معلوم می شود.
•  امیرالمومنین علیه السلام اولین کسی بودند که به پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آوردند در حالی که معاویه تا حدود ۲۰ سال بعد از بعثت تسلیم نشده بود! ایمان که هیچ!
• در خطبه ی غدیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند ولایت را بعد از من، به امیرالمومنین  علی علیه السلام و ۱۱ فرزند ایشان داده است.
• ولایت به دو گونه است: تشریعی و تکوینی. در ولایت تشریعی ما در قبال امر و نهی خداوند، اختیار هم داریم ولی در ولایت تکوینی، اختیاری در کار نیست.
• خداوند همه ی ولایت تکوینی و تشریعی مخلوقاتش را به امام علیه السلام واگذار کرده است و اکتون امام زمان بر ما و همه ی مخلوقات عالم، ولایت تکوینی و تشریعی دارند.
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  17 دقیقه مباحث مطرح شده:  
             
عبارت مطرح شده در جلسه، در بالای تصویری از کتاب آثارالباقیه، اثر ابوریحان بیرونی که در کتابخانه ادینبورگ اسکاتلند نگهداری می شود و مربوط به قرن ۴ یا ۵ هجری قمری می باشد.

 


جلسه ی دوم - تاریخ: 1394/7/16

دانلود فایل صوتی   50 دقیقه مباحث مطرح شده: اهمیت موضوع مهدویت، جایگاه امام زمان علیه السلام در زندگی ما،
روایتی بسیار شنیدنی پیرامون ارتباط انتخاب انبیاء اولوالعزم و  باورداشت مهدویت

 


 


جلسه ی سوم - تاریخ: 1394/8/7**

دانلود فایل صوتی   53 دقیقه مباحث مطرح شده: • پیامبر صلی الله علیه و آله در واقعه ی غدیر جملات و سخنانی محوری  بیان کردند که در تاریخ جاری گردید؛ خطاب به مردم فرمودند: «الستُ اولی بکم من انفسکم؟» آیا من نسبت به شما از خود شما اولی تر نیستم؟ گفتند بلی.
• باور مهدویت باوری جهانی است و در میان ادیان الهی و غیر الهی جایگاه دارد.
• از اصول مهم شیعه و پیروان مکتب خلفا این است که کلام معصوم حجت است.
• پیامبر صلی الله علیه و آله، سر منشا فیض وجود در عالم خلقت هستند و این فیض از پیامبر به امیرالمومنین علیه السلام  و حضرت فاطمه سلام الله علیها و از ایشان به اوصیائ خدا و از ایشان به بندگان خوب خدا منتقل می شود.
• سر منشا ولایت تکوینی وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله می باشند.
• اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله متوقف در ولایت تشریعی نبود؛ اطاعت از  احکام واجب است اما آن چه که مهم است ولایت تکوینی است؛ علت اولی به وجود معلول است؛ فاعل در فعلش وجود شدیدتری دارد تا خود فعل نسبت به خودش. معلول مرتبه ی نازل تر خود علت است.
• امام زمان علیه السلام برای ما دو شان دارند؛ یک شان ولایت تکوینی است و دیگری شأن ولایت تشریعی؛
• امام رضا علیه السلام در توصیف مقام «امام» می فرمایند: امام مانند خورشید فروزنده ای است که با تابش نور خود، به زندگیِ تاریک بشر روشنی می بخشد در حالی که خود در تارُک بلند افق آسمان قرار دارد.

 


 


جلسه ی چهارم - تاریخ: 1394/8/14

دانلود فایل صوتی   32 دقیقه مباحث مطرح شده: معنای ولایت تکوینی و ولایت تشریعی با استفاده از روایات،
روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیرامون ملاک ایمان

 


 


جلسه ی پنجم - تاریخ: 1394/8/28**

دانلود فایل صوتی   25 دقیقه مباحث مطرح شده: • هرجا حقی به گردنمان باشد وظیفه ای هم به دنبال دارد.
• امام زمان علیه السلام چه حقوقی به گردن ما دارند؟
• اولین حق ایشان برما، حق وجود است. يعني چه؟ خدا ولایت تکوینی برهمه ی هستی و نظام عالم دارد و صاحب همه چيز است و به هر کس اراده کند این قدرت مالکیت را با حفظ املکیت خود، می دهد. پیامبر صلی الله علیه و آله این ولایت را ازخدا گرفتند و بعد به امیرالمؤمنین علیه السلام دادند و ایشان آن را به اهل بیتشان وآنان، به انبیا علی نبیّنا و آله و علیهم السلام و سپس فرشتگان و به همین ترتیب به پست ترین مخلوقات عالم، به قدر شأنشان دادند. نتیجتا می فهمیم که هر بالا تری نسبت به پايين ترش ولایت دارد و به طريق اولی امام زمان علیه السلام نسبت به همه ی خلق ولایت دارند و اگر حضرت کمتر از لحظه ای نخواهند ولایتشان در عالم جاری شود، همه چیز زیر و رو شده و از بین می رود. این یعنی حق وجود و هستی امام زمان علیه السلام بر ما.

 


 


جلسه ی ششم - تاریخ: 1394/9/5**

دانلود فایل صوتی   19 دقیقه مباحث مطرح شده: • حق دوم امام زمان علیه السلام برما، حق بقا و زیستن است. عزت، بقا، اعتبار، سلامت، سرمایه و همه چیز ما به خاطر وجود مقدس امام زمان علیه السلام است. هر تصرفی که می کنیم به اذن اوست؛ حال ما چگونه از حضرت تشکر کنیم؟
• سه نوع شکر داریم: شکر قلبی، شکر زبانی، شکر عملی.
• بالا ترین نعمت اللهی، نعمت ولایت اهل بيت علیهم السلام است، پس بالا ترین تشکر، تشکر از ولی الله است.
• چگونه از امام زمان علیه السلام تشکر کنیم؟ یکی از راه های شکر قلبی این است که دائم به خودت متذکر شویم و در توسل به حضرت حواسمان باشد که ما از خودت هیچ نداریم و فقر محضیم و باید از امام زمان اطاعت کنیم.
• از دیگر راه های قدردانی و شکر گزاری و در نتیجه رضایت و تقرب به حضرت، قدرداني از کسانی است که به انسان خیر می رسانند مثل پدر و مادر و خواهر و برادر و همسر.

 


 




جلسه ی هفتم - تاریخ: 1394/9/26

دانلود فایل صوتی   43 دقیقه مباحث مطرح شده: این جلسه اشاره به احادیثی در باب مرحمت های حضرت و حق حیات حضرت بر ما  می باشد.
حدیثی با تفاوتی جزیی منقول از امیرالمومنین علیه السلام و امام عصر علیه السلام داریم.
«نحن صنائع ربّنا والخلق بعد صنائعنا»
ما مخلوقات خدایمان هستیم و بعد از آن مردم صنایع ماشدند.
در زمان نیابت محمد بن عثمان نایب دوم امام زمان علیه السلام مردم در نامه ای از حضرت تقاضای توضیح در مورد معنای این حدیث کردند و حضرت پاسخ دادند: «خدای تعالی خود اجسام را آفرید و روزی ها را تقسیم کرد؛ نه جسم است و نه در جسمی حلول کرده. هیچ چیز مثل او نیست و او شنوای بیناست. امامان از خداوند درخواست می کنند و او می آفریند و روزی می دهد به خاطر اجابت درخواست آن ها و تعظیم حق آن ها»
از این حدیث ۳ مطلب اصلی استفاده می شود:
۱)خلقت مستقیم
۲)خلقت با واسطه (امام زمان و معصومین علیهم السلام حق حیات برما دارند، به دعای ایشان خلق شدیم و حیات پیدا کردیم و رشد می کنیم)
۳)این که اهلبیت غایت خلقت  هستند.
در مورد این که اهلبیت علیهم السلام غایت خلقت هستند،  در حدیثی مفصل پیامبرصلى الله عليه و آله  می فرمایند: خداوند متعال، هیچ آفریدهای را برتر و گرامی تر از من نیافریده است.
امیرالمومنین علیه السلام پرسیدند: ای فرستاده خدا! شما افضلید یا جبرئیل؟
فرمودند: ای علی! پروردگار متعال، پیامبران خود را حتی بر نزدیکترین فرشتگانش برتری داده است. و از میان آنان، مرا از همه افضل شمرده است. آنگاه فرمودند:
پس از من مقام تو و امامان معصوم از همگان برتر خواهد بود. فرشتگان، خدمتگذاران ما و کارپردازان (شیعیان و) علاقه مندان ما هستند. فرشتگانی که حاملان عرش (قدرت و عظمت) الهی اند پیوسته بر حمد و ستایش پروردگار مشغولند و بهر دوستداران ما استغفار می کنند.
یا علی! اگر آفرینش ما نبود، نه آدم و نه حوا، نه بهشت و نه دوزخ، نه آسمان و نه زمین... (هیچکدام) لباس هستی نپوشیده بودند و در صفحه وجود ظاهر نمی گشتند، پس چگونه ما از فرشتگان افضل نباشیم ؛ در حالی که از نظر معرفت حق و پرستش او، بر همه آن ها سبقت و پیشی داشته است. (احقاق الحق، ج 5، ص 91؛ بحار، ج 18، ص 345 و ج 26، ص 335 و ج 60، ص 303).

 


 




جلسه ی هشتم - تاریخ: 1394/10/3**

دانلود فایل صوتی   27 دقیقه مباحث مطرح شده: • بر اساس نوع اوامر الهی، ولایت خدا به دو بخش تقسیم می شود ولایت تکوینی و ولایت تشریعی
• ولایت یعنی صاحب اختیار و همه کاره بودن و ولایت مطلق، حق انحصاری خدای متعال است.
• این ولایت به هر شکل و حدی که خدا بخواهد قابل تفویض است.
• آیا تفویض خدا چیزی از ولایتش می کاهد؟ خیر. زیرا خدای متعال به قدرت و عنایت خود این ولایت را تفویض می کند و اصل و حقیقت ولایت از آن خداوند و در انحصار اوست.
• استدلال قرآني ما در حق ولایت تکوینی اهلبیت علیهم السلام، من جمله امام زمان علیه السلام چیست؟
• آیه ی اول: خداوند در سوره ی مائده آیه ۵۵ می فرماید: «إنّما وَلیکُم اللّهُ و رَسولُه و الّذینَ امنوا الّذین یُقیمونَ الصَّلوةَ و یُؤتونَ الزَّکوةَ و هُم راکِعون»
• از این آیه چگونه ولایت تکوینی اهلبیت علیهم السلام فهمیده می شود؟
• یک: خدا در این آیه، ولایت خود و رسولش و گروه «الذین آمنوا» را از هم تفکیک نکرده است و همه را با تعبیر یک ولایت ذکر نموده است.
• دو: خدا ولایت خود و رسولش و گروه «الذین امنوا» را با واو عطف به هم مربوط کرده است.
• طبق مدارک شیعه و سنی، هیچکس جز ائمه علیهم السلام مصداق این آیه در بحث ولایت نیست.
• آیه ی دوم: خداوند در سوره ی احزاب آیه ۶ می فرماید: «النّبیُّ أولی بِالمؤمنینَ مِن أنفُسِهِم»
• پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم خطاب به مردم فرمودند: «ألَستُ أولی بِکُم مِن أنفُسِکم؟» همه ی مردم گفتند: بله یا رسول الله! و تصدیق کردند و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاه». در بحار الانوار مرحوم مجلسی ج٣٧، ص ٢٢١ از قول پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده: «مُن کُنتُ مَولاهُ أولی بِهِ مِن نَفسِهِ لا أمرَ لَهُ مَعِیَّهُ»؛ کسی که من مولای او هستم و از او بر خودش سزاوارترم، با وجود من، او را امری نیست. قرآن ولایت و عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله را امضا کرده است و در سوره ی نجم فرموده: «ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی إن هوَ إلاّ وَحیٌ یوحی» و همین پیامبر در ادامه فرمودند: «فَعَلیُّ بنُ أبی طالِبٍ مَولاهُ أولی بِهِ مِن نَفسِهِ لا أمرَ لَهُ مَعیَّهُ» پس علی بن ابیطالب مولای اوست و از او بر خودش سزاوارتر است و کسی حق ندارد بگوید من کسی هستم که برای خود تصمیم می گیرم. لذا حقیقت ولایت یعنی ما بنده ایم و وقتی امام زمان هستند، امر و سلطنتی نسبت به خود نداریم.

 


 




جلسه ی یازدهم - تاریخ: 1394/10/24

  32 دقیقه مباحث مطرح شده: ررسی ولایت تکوینی امام زمان علیه السلام با آیات قرآن
آیات قرآن ولایت تکوینی را سه گونه بیان کرده است:
برخی از آیات به اصل ولایت خدا و اولیاء اشاره دارد. بعضی دیگر به ولایت تکوینی و برخی از آیات به ولایت تشریعی اشاره  می کند.
ولایت تکوینی این گونه است که خداوند حاکمیت خود را به غیر خود تملیک کند و به اذن خداوند او صاحب قدرت فوق العاده ای شود.
همه ی آن چه که غیر خدا دارد «بالله» است؛ حق تصرف بدون اذن خدا نمی شود. 
در بخش دوم آیات ولایت تکوینی بیان شده که خداوند حق تصرف در کوه را به یکی از اولیای خود می دهد، و در سوره ی مبارکه «ص» آیه 30 حضرت داوود را «نعم العبد» معرفی کرد چرا که ایشان زیاد توبه می کرد و خداوند حضرت سلیمان را به وی عنایت کرد.
یکی از ذکرهایی که زیاد سفارش شده است استغفار است.
اشاره ای هم به آیه ی  «رب  انی لما انزلت الی من خیر فقیر» شده است که دریابیم ما از خود هیچ ندارید و به حقیقت فقر خود پی ببریم.
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  21 دقیقه مباحث مطرح شده: آیه مبارکه 36 و 37 سوره ص: فسخرنا له الریح ...
ما باد را به تسخیر سلیمان در آوردیم. بیانگر این است که  تسخیر به اذن خداوند حاصل می شود.
حضرت سلیمان ملکی از خداوند درخواست کرد و خداوند اجابت فرمود.
و در آیه 10 سوره مبارکه سباء خداوند می فرماید: و لقد آتینا داوود فضلا ...
فضلی که خداوند به حضرت داوود عطا فرموده به خاطر خوب بندگی کردنش بود. هرچه بیشتر بنده شویم، دنیا بیشتر به طرف ما می آید. حضرت داوود در برابر نعمت های خداوند دائما شکر می کرد.
سوره ی  مبارکه انبیاء آیات ۷۰ تا ۸۱ درباره ی تسخیر اشاره شده است.
خداوند ملکی را که به حضرت سلیمان داد به انگشتری وابسته نمود که هر وقت او را از دستش بیرون می آورد دیگر هیچ چیزی نداشت تا به یاد داشته باشد که همه ی این قدرت ها به اذن خداوند است و هر وقت بخواهد آن را می گیرد.

 


 




جلسه ی دوازدهم - تاریخ: 1394/11/1

دانلود فایل صوتی   47 دقیقه مباحث مطرح شده: ابتدا لازم است بدانیم علم نزد امام است یعنی چه؟
قال امام صادق علیه السلام: علم الکتاب کله والله عندنا.
جهت تبیین موضوع مطرح شده ابتدا باید مفهوم علم وعالم و ماهیت من و چیستی من توضیح داده شود:
هر عالم شدنی ۵ رکن دارد:
رکن اول عالم است؛ کسی که برایش موضوعی کشف و آشکار می شود و در این رابطه باید دید ماهییت من چیست ودر مورد چیستی من صحبت کرد! چه چیزی را از من جدا کنند ماهیت من تغییر می کند؟ واصولا ذات من چیست؟
من به خودی خود هیچ کمالی ندارد که ذاتی من باشد یعنی من وجدان می کنم که کمالاتی به ذات من اضافه شده که به آن کمالات انسانی می گویند همانطور که به  یک حیوات کمالاتی اضافه شده که به آن کمالات حیوانی گویند. آن چه من دارا می شوم کمالی است که به من داده می شود. آن چه من دارم بالغیر است و حقیقت من یک ذات فقیر است. زمانی که من فکر می کنم عالم و دانا هستم و قادر، من در آن زمان عالم بالغیرم و جاهل به ذاتم و ناتوان به ذاتم. من عقلا می توانم سلب هر دارایی را تصور کنم که نفی من نمی کند. اثبات این سخنان در آیه ۶۵ سوره بقره می باشد.
انسانیت مجموع کمالاتی است که به من داده شده که اگر گرفته شود فقیرم آنچه ثابت است من است و آنچه متغیر است کمالات من است.
رکن ۲  معلوم و مکشوف؛ هر عاقلی به ماهیت و حقیقت وجودی خودش توجه کند می یابد که نزدیکترین  معلوم نزد ما من است؛ این من معلوم هیچ چیز ندارد و محتاج  و فقیر است؛ کمالاتی به او داده می شود و گرفته می شود.
نه تنها عالم شدن من بالغیر است معلوم بودن یک معلوم هم بالغیر است. ذات انسان با عالم شدن تغییر نمی کند؛ با معلوم شدن یک معلوم تغییر نمی کند؛ آن چه مربوط به من است تاریکی است. معلوم شدن یک شی نزد ما به معنای مکشوف شدن حقیقت آن شی نیست. معلوم بالغیر به معنای کشف حقیقت نیست؛ من فهمیدم این استکان است ولی پی به حقیقت آن نبردم. علم به ماهیت و چیستی ها خود مراتبی دارد.  به فرض این که من عالم بالغیر، معلوم بالغیر را شناختم  من برایم معلوم شد اما حقیقت وجودیش را نفهمیدم و تا اینجا ما  دو رکن علم را دریافتیم و شناختیم عالم بالغیر و معلوم بالغیر.

 


 




جلسه ی سیزدهم - تاریخ: 1394/11/15**

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
  47 دقیقه مباحث مطرح شده: در اول این بخش، رکن سوم علم توضیح داده شد. از خودِ علم است ظهور ومکشوفیتی که برای عالِم حادث می شود، و این چیزی غیر از خودِ معلوم است؛ چیزی که واجدش می شود وقتی برای عالم حادث می شود یعنی مسبوق است به عدم یعنی پیش از این نبوده ولی بعد برای او حادث می شود؛ یعنی نسبت به یک چیزی یک حالت پذیرش نسبت به آن مکشوفیت  به صورت منفعلانه ایجاد می شود.
فرد به اختیار عالم نیست این حالت ظهور ومکشوفیت را آدم وجدان می کند و هیچ شرط ضروری برای حصول انکشاف علم نیست. عمل اختیاری عالم این است که خود را در معرض وزش نسیم معرفت الهی قرار دهد.
در ادامه دو روایت در خصوص علم وعالم بیان شد. امام صادق علیه السلام در مورد جایگاه عالم وعلم می فرمایند: الناس ثلاثه: عالمٌ، متعلمٌ، غثاءٌ. مردم سه گروه هستند گروه اول عالم و تحصیل کرده و دوم محصل و دانشجو و گروه سوم نه عالمند و نه در مقام فرا گرفتن علمند اینان همانند خار و خاشاک روی سیل هستند.
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  21 دقیقه مباحث مطرح شده: رکن چهارم علم، نور علم است.
نه ذات عالم، نه ذات معلوم و نه حقیقت خودِعلم یعنی آن چیزی که عالم واجدش می شود هیچ کدام نور ندارند؛ در واقع هیچ کدام از این سه رکن یعنی عالم، معلوم وعلم معرفت حاصل نمی کنند؛ معرفت در واجدیت نور علم حاصل می شود. عالم در ظلمت، معلوم در ظلمت خود علم هم حکم یک دانش، حکم یک ابزار را دارد چیزی که این ترکیب را تبدیل به معرفت می کند نور علم است: العلمٌ نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشاء یعنی کسی که معرفت می دهد نور را می دهد. مثلا مستشرقین دانش دارند اما دین ندارند آن چیزی که علمِ عالم را نورانی می کند و دانش او را به معرفت تبدیل می کند یک چیزی غیر از خود دانش است؛ از جنس نور است نه از جنس ما، باید خودش به ذات خودش روشن باشد.
تلاوت قرآن نور است، خدمتگزاری به امام زمان نور است، بخشی از این نور ها را در سحر گاهان می دهند، زیر قبه امام حسین نور می دهند!

 


 




جلسه ی پانزدهم - تاریخ: 1394/12/6

دانلود فایل صوتی   48 دقیقه مباحث مطرح شده: اهمیت باور و اعتقاد به امام زمان علیه السلام برای خدای متعال از بدو خلقت.
ارزش عمیق شدن در دین و جایگاه اعمالی که با معرفت و دانش و نور علم است. 
طریقیت و موضوعیت در ولایت و معرفت اهل بیت علیهم السلام.
اولین قدم برای کسب معرفت امام زمان علیه دانستن نسبت ما و امام زمان علیه السلام. 
بحث علم و پنچ رکن آن و اهمیت نور بودن علم و حقیقت بندگی از بیان امام صادق علیه السلام.
وِجدان کردن فقر محض خود در مقابل خدای متعال و ذاکر و شاکر بودن در برابر او.

 


 




جلسه ی شانزدهم - تاریخ: 1395/2/23**

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
  52 دقیقه مباحث مطرح شده: در باب شناخت امام زمان علیه السلام:
• اگر نسبت به امام زمان علیه السلام شناخت صحیح نداشته باشیم گرفتار کسانی مثل معاویه ها و دشمنان اهل بیت علیهم السلام می شویم، آنچنان که کسانی که آشنای با امیرالمومنین علیه السلام نبودند به دام اهل بدعت افتادند. در این رابطه لازم است توضیحاتی در مورد ولایت داده شود.
• ولایت به کسرِ واو به منطقه مسکونی گفته می شود و ولایت به فتح واو به معنای سرپرستی می باشد که این مفهوم، موردبحث ماست.
• در ولایت دو فضا و دو دنیا وجود دارد؛ یک دنیای ولایت تشریعی و دیگری دنیای ولایت تکوینی.
• خدای متعال خالق این دو عالم است و عقل می گوید وقتی کسی چیزی را از ابتدا خلق کرد و از هیچ، چیزی را ساخت واز صفر فقرش، صد وجودش را آفرید، این خالقیت همراه با مالکیت است. این مالکیت، زمینه ی ولایت تکوینی است؛پس اساس ولایت، خدای متعال است. مگر این که خداونداین ولایت را تفویض کند.
• عقل می گوید چه حساب و کتاب باشد و چه نباشد باید نسبت به کسی که همه چیزمان از اوست فرمانبر باشیم.
• وقتی میگوییم کسی ولایت تشریعی دارد یعنی می تواند در حیطه ای امر و نهی کند و اگرامر و نهی کرد باید اطاعت شود.
• در جمله ای که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز عید غدیر فرمودند که: «آیا من نسبت به شما از خود شما اولی تر نیستم؟» بحث نشان دهنده ی ولایت تکوینی است. اهمیت ولایت تکوینی در این است که نظام، نظام امر و نهی یک پدر به فرزندش نیست بلکه نظام، نظام اولی بتّصرف است.
• باور به ولایت تکوینی امام زمان ع ما را در مقابل ایشان خاضع تر می کند.
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  24 دقیقه مباحث مطرح شده: • اهل بیت علیهم السلام بر همه ی جهان مسلط هستند اما در بعضی از جاها این قدرت و تسلط خود را نشان می دهند و در بعضی جاها نشان نمی دهند. ملاک تصرف اهل بیت علیهم السلام و عدم تصرفشان رضایت و اذن خداوند است. از مصادیق این مسئله روایتی از امام سجاد علیه السلام است که نقل شده: فردی نزد حضرت آمد و گفت من خیلی گرفتارم و حضرت فرمودند: چه سخت است بر بنده ی مومنی که بشنود برادر مومنش نیاز دارد ولی نمی تواند حاجتش را برآورده سازد. در آن جا فردی به تمسخر گفت: کسانی که ادعای تسخیر در عالم دارند نمی توانند قرض یکی از دوستدارانشان را ادا کنند! امام علیه السلام وقتی این مطلب را متوجه شدند، فرمودند که: خداوند اذن داد تا مشکل این فرد مومن را حل کنم؛ و مشکل را با دو قرص نان حل کردند ...
• اگر میخواهیم مشکلات حل شود به در خانه اهل بیت علیهم السلام برویم و اعتراف کنیم که نیازمندیم؛ حضرات خود می داند چه کنند.
• تصرف در عالم خلقت یعنی ولایت تکوینی؛ یعنی این که هیچ موجودی پس از خلق شدن رها نمی شود.
• فرق عالم تکوین و تشریع در این است که یکی عالم بایدها و نبایدهاست و دیگری عالم هست و نیست ها؛ عالم بایدها و نبایدها عالم اختیار است و تشریع.
• ولایت تکوینی شرک نیست چون قدرتی است که خداوند داده؛ شرک آن است که بگوییم خدا نمی تواند چنین قدرتی را بدهد!
• باور و اعتقاد به ولایت تکوینی زندگی ما را زیر رو می کند؛ باوربه ولایت تکوینی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قلب را نورانی می کند؛ نور امید را در زندگی جاری می کند، چون در بحرانی ترین شرایط دست عنایتش نجات دهنده است؛ فقط باید ا ز منیّت فاصله گرفت.

 


 




جلسه ی هفدهم - تاریخ: 1395/2/30

دانلود فایل صوتی   35 دقیقه مباحث مطرح شده: توصیه‌ اهل بیت علیهم السلام به امید داشتن و جلوه آن در اعمالمان.
باور به وجود ولی الله (صاحب الاختیار)، مانع ناامیدی است.
توضیح روایت "به آنچه امید نداری امیدوارتر باش" از امیرالمومنین علیه السلام.
سه نمونه قرآنی درباره امید (ماجرای آتش آوردن حضرت موسی، ملکه سباء و همچنین مبارزه ساحران با حضرت موسی)
باور به روایت "به آنچه امید نداری امیدوارتر باش" نشانه توحید واقعی است.
اشاره به ولایت تکوینی اهل بیت علیهم السلام و مشکلی که منکران این نوع ولایت دارند.
معرفی ولایت تکوینی و ولایت تشریعی به عنوان شئون امامت.
ولایت تکوینی یعنی امکان و قدرت آن به آنی خداوند در تصرف و مدیریت.
ولایت تشریعی به معنی داشتن حق امر و نهی.
تضییق ولایت تشریعی توسط اهل بیت علیهم ااسلام.
آیه ۶۵ سوره نساء و یکی از محک ها در زمینه اعتقاد به اهل بیت علیهم السلام.

 


 




جلسه ی هجدهم - تاریخ: 1395/3/6

دانلود فایل صوتی   دقیقه مباحث مطرح شده: متأسفانه فایل صوتی این جلسه موجود نیست.

 


 




جلسه ی نوزدهم - تاریخ: 1395/3/13

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
  26 دقیقه مباحث مطرح شده: نشات گرفتن اصل ولایت از خدای متعال
ولایت تکوینی حیطه هستی ها و نیستی ها و بود و نبودها و ولایت تشریعی حیطه بایدها و نبایدها است
محدود بودن ولایت تشریعی و نامحدود بودن ولایت تکوینی
ولایت تکوینی و اهمیت زیاد آن در افزایش معرفت به اهل بیت علیهم السلام
باور و توجه به ولایت تکوینی و نقش آن در افزایش امید
نگرانی درباره محدود شدن قدرت الهی، یکی از مشکلات منکران ولایت تکوینی اهل بیت علیهم السلام
قدرت داشتن مخلوقات و اذن الهی به آن ها برای تصرف در امور و چگونگی جمع این مطلب با بحث جبر و اختیار
دو نمونه از روایات اهل بیت علیهم السلام درباره ی محدود بودن عمر و توصیه به غنیمت شمردن این فرصت
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  29 دقیقه مباحث مطرح شده:  

 


 




جلسه ی بیستم - تاریخ: 1395/3/20

دانلود فایل صوتی   دقیقه مباحث مطرح شده: متأسفانه فایل صوتی این جلسه در تلاش های فنی مربوط به سایت، حذف شد!
             

 


 


جلسه ی بیست و دوم - تاریخ: 1395/4/3

دانلود فایل صوتی   دقیقه مباحث مطرح شده: متأسفانه فایل صوتی این جلسه موجود نیست.

 


 




جلسه ی بیست و چهارم - تاریخ: 1395/4/31**

دانلود فایل صوتی   43 دقیقه مباحث مطرح شده: در ادامه ی بحث تفاوت های عقل و علم:
• نکته ی اول: در ادعیه و روایات متعدد، اهل بیت علیهم السلام فرموده اند: که اگر مردم از ما نور بخواهند (نور قلب و نورعلم و...) یا پناه بخواهند، به آن ها می دهیم.
• نکته ی دوم: گاهی کسانی که خدای متعال در کودکی آن ها را واجد نورعقل فرموده است، در بزرگسالی کارهای خلاف عقل (که نشانه ی عدم تشخیص حسن و قبح و بی عقلی است) از آن ها سرمی زند؛ آیا نور عقل را از آن ها می گیرد؟ خیر، عقل در اثر گناهان و معصیت ها، محجوب و پوشیده می شود و به آن توجه نمی شود.
• به امام علیه السلام عرض کردند آن چیزی که معاویه داشت چه بود؟ فرمودند: آن عقل نبود؛ نکراء بود یعنی شیطنت داشت.
• در مقابل عقل و علم در روایات بحث جهل و کفر آمده است که به معنای پس زدن و زیرِ پرده قرار دادن و توجه نکردن است.
• نکته ی سوم: آیا تنها علوم دینی منوط به عنایت خداوند است؟ یعنی فقط نورانیت در باره ی علمی است که هدایتگر باشد؟ خیر! هر درکی عنایت خدا را می خواهد، به عبارتی دیگر «هیچ شناختی جز به عنایت خدای متعال حاصل نمی شود».
• امام علیه السلام فرمودند: برای شرافت علم کافی است که کسی که آن را ندارد، ادعای آن را دارد و اگر به کسی  نسبت داده شود، خوشحال می شود و واجد جهل آن را برای خود مذمت می داند.
• نکته ی چهارم: ارتباط دانش های دینی و غیر دینی با بحث علم چگونه است؟
• الف) اصل علم به معنای اعمّ آن ارزش دارد. دانستن در برابر ندانستن و علم نسبت به جهل، شرافت و ارزش دارد (شرافت مطلق علم)
• ب) ارزش و شرافتی هم مربوط به موضوعِ روشن شده، وجود دارد .(شرافت علوم خاص) یعنی علومی که شرافتشان به اعتبار حوضه ی روشنگری نور علم است. علومی که باعث تشخیص خیر و شر و باعث هدایت می شود.
• نکته ی پنجم: آیا فضل ها و دانستن از چیزهای مختلف می تواند هدایتگر باشد؟ بله، اگر هر کدام از این دانش ها و فضل ها در سه حیطه ی اعتقادات، اخلاقیات و احکام، پیش رود و ترغیب کننده و پیش برنده باشد ارزشمند است. علم و دانش از مسائل مختلف، زمانی می تواند ارزش داشته باشد که هدایتگر و روشنگر باشد و اگر در عرصه جاهلیت و جهل ونفاق و کفر  باشد ارزش ندارد.
• نکته ی ششم: ائمه علیهم السلام روایاتی را در باب «علم خاص» و روایاتی در فضل «اصل علم» بیان فرموده اند تا شیعیانشان را ترغیب و تشویق به علم آموزی کنند و می فرمایند شما باید از اعتقادات و اخلاقیات و فرائض، بهره ای داشته باشید. دین، اصل تلاش را در یادگیری تایید می کند. باید دنبال علم حقیقی باشیم علمی که ما را بیش از پیش به بندگی وتقرب به خدا نزدیک کند.
             

 


 




جلسه ی بیست و پنجم - تاریخ: 1395/5/7**

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
  35 دقیقه مباحث مطرح شده: ادامه ی بحث تفاوت علم و عقل:
• عقل نوعی علم است که مبیّن حُسن و قبح هاست و به تعبیر اهل منطق، ارتباطشان  عموم و خصوص مطلق است.
• عقل چیزی است که اگر اعطا شود تکلیف می آورد و امکان مواخذه و پاداش و عقاب رخ می دهد، ولی علم این امکان را ندارد. در حیطه علم دانشی هست ولی لزوماً به حُسن و قبحی را تعیین نمی کند.
• از کتاب «المصباح المنیر»: عقل غریزه ای است که انسان به وسیله ی آن برای فهم خطاب و سخن، آماده می شود و چنین کسی عاقل است. ایراد این تعبیر از عقل: اگر هر چیزی را که برابر عقل است در برابر فهم قرار دهیم، متهم می شویم به بی توجهی به عقل و بار حسن و قبح، از آن برداشته می شود و این منشاء اشتباه می شود.
•  در نظام فلسفی عقل به عقل نظری و عملی تقسیم می شود.
• عقل نظری در کتاب (ماجرای فکر فلسفی در اسلام مرحوم گیلانی ): اشیاء را بدانگونه که هست ادارک می کند نه بدانگونه که باید انجام پذیرند یا نپذیرند. این جا هم عقل و فهم در مقابل هم هستند، در حالی که فهمیدن و درک کردن در حیطه علم است نه عقل.
• اشکال در تفاوت عقل عملی است که قوه ی مدرکه است یا عاقله؟
• اولیات: وقتی به افراد ارائه می دهیم کاملا برایشان اشکار است. مثل فهمِ«اجتماع نقیضین ممنوع است» یا «بزرگتر بودن کل از جزء» که از بدیهیات عقلی است نه نشانه ی عقل و فهم.
• درک هر انسان عاقلی را نمی توان معادل عقل او قرار داد.
• مطلق علم برابر فهم و درک است و حیطه ای از علم را به طور خاص، عقل می نامیم.
• در بخش دوم، شواهد روایی در تعریف
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  23 دقیقه مباحث مطرح شده: شواهد روایی در تعریف عقل:
• عقل، عقال و مانعی از جهل است و نفس مانند خبیث ترین مرکب ها است؛ اگر بسته نشود سرگردان می ماند.
• اگر عقل را محجوب نکنی بر تو آشکار می شود که این راه حق است یا باطل!
• از حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله: «اَلْعَقْلُ نُورٌ فِي اَلْقَلْبِ يُفَرَّقُ بِهِ بَيْنَ اَلْحَقِّ وَ اَلْبَاطِلِ»؛ عقل نوری است که به واسطه ی آن حُسن حَسَن و قُبح قَبیح آشکار می شود. این قبح و حسن ها  اعتباری و سلیقگی نیست بلکه حقیقی است.
• عقل با بلوغ آشکار می شود.
• در حیطه ی یافته های عقلی وجه اشتراک و افتراق فریضه و سنت چیست؟
• تنها وقتی که کشفی عقلانی در کار باشد استدلال عقلی معنا دار می شود. وقتی کشفی در کار نباشد گواه عقلی نداریم.
• احکام عقلی (معقولات) شامل واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات است.
• امیرالمومنین علی علیه السلام: وجود انگیزه های شهوت و غضب، عقل را زائل می گرداند.

 


 




جلسه ی بیست و هفتم - تاریخ:1395/5/21

دانلود فایل صوتی    دقیقه مباحث مطرح شده: متأسفانه فایل صوتی این جلسه موجود نیست.
             

 


 




جلسه ی بیست و نهم - تاریخ: 1395/6/4

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
   17 دقیقه مباحث مطرح شده:  
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
   دقیقه مباحث مطرح شده: فایل صوتی این قسمت از جلسه موجود نیست.

 


 




جلسه ی سی ام - تاریخ: 1395/6/11**

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
  30 دقیقه مباحث مطرح شده: سوال:  باتوجه به این که خداوند به امام عصرسلام الله علیه عنایت فرموده وایشان می توانند هر نوع تصرف و اجازه ای در عالم تکوین داشته باشند و نیز هر دستوری از امام در عالم تشریع باید اطاعت شود،  چطور می شود امام عصر علیه السلام و امام زمان هر عصری، «من عند الله» اختیار و قدرت معصیت را به افراد بدهند و از طرفی دیگر دستور به عدم ظلم دهند!  
فلاسفه می گوینداگر فعلی بخواهد در عالم بروز پیدا کند، باید اراده ی تکوینی خدا محقق شود و گرنه فعلی انجام نمی شود ...
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  47 دقیقه مباحث مطرح شده: بحث در مورد شر و شرور است.
همه ی شرور مربوط به عالم تشریع می باشد و ربطی به عالم تکوین ندارد؛ درعالم تکوین هیچ قبح و شری مشاهده نمی شود و شرور، همه مال عالم تشریع است که فاعل مختار مرتکب می شود. از خدا جز خیر صادر نمی شود.
فلاسفه می گویند این نظام عالم نظام اشرف تام است؛ بهترین چیزی که بوده همین است و این دنیا براساس نظم شریف ربانی است.
خداوند می فرمایند تدبیر من به واسطه ی علمی است که به قلب هایشان دارم.
فقر و کوری و کری ودیوانگی و ... همه حکمت خداوندیست.
سوره ی علق، آیه ی ۶و۷ : انسان سرکشی می کند وقتی می بیند بی نیاز است.
نمی دانیم خیر ما و حکمت در چیست پس باید در خوف و رجا باشیم.

 


 




جلسه ی سی و یکم - تاریخ: 1395/7/29**

دانلود فایل صوتی
قسمت اول
  45 دقیقه مباحث مطرح شده: ادامه ی سخن در مورد حدیث جنود عقل و جنود جهل از امام صادق علیه السلام 
حضرت می فرمایند: عقل را با لشکرش و جهل را بالشکرش بشناسید تا هدایت شوید.
• اگر در جایی در مورد بحث عقل مطالبی خوانده باشیم و این روایت را نخوانده باشیم بحث عقل را ناقص دانسته ایم!
• در توجه به عناوین روایت متوجه می شویم که جنود عقل بیشتری داریم یا جنود جهل بیشتری!
• امام صادق علیه السلام جنود عقل وجهل را این گونه بر می شمارند:  سر فصل ۳۱: تشریک مساعی و ضد آن دریغ و خود داری؛ ۳۲ : دوستی و ضد آن دشمنی؛ هر زمان احساس کردیم دوستی مان برای رضای خدا کم رنگ شده یعنی جنود جهل غالب شده است؛ ۳۳: پیمان داری و ضد آن پیمان شکنی؛ ۳۴: خضوع در برابر تتاول و بلندی جستن؛ ۳۵: سلامت در برابر بلا و گرفتاری؛ ۳۶: محبت در برابر بغض و کینه؛ ۳۷: صداقت در برابر دروغگویی.
• بحث کذب در بعضی خانواده ها بدون تعمد جاریست. رو آوردن به کذب و دروغ حتی برای تداوم زندگی اشتباه است و باید از آن دوری کرد.
• مطالبی در خصوص ولایت تکوینی امام عصر عجل الله تعالی فرجه 
• در عصر حاضر اگر کسی جایگاه، توانمندی مقام و قدرتی را که از جانب خداوند متعال به امام عصر سلام الله علیه داده شده را بشناسد به راحتی در مقابل غیر امام علیه السلام  سر تسلیم فرود نمی آورد.
• سرپرستی و ولایت امور مردم از شئون مالکیت است و مالک مطلق و حقیقی همه ی مخلوقات خداوند متعال است و پیامبران و امامان از ناحیه ی خداوند متعال به سرپرستی و ولایت مردم برگزیده شده اند و از هر دوی ولایت تکوینی و تشریعی برخوردارند.
             
دانلود فایل صوتی
قسمت دوم
  45 دقیقه مباحث مطرح شده: در موضوع خیر و شر
فلاسفه می گویند معطی وجود خداست و خود وجود هم خیر محض است؛ بعد سوال اینجاست که شرور از کجاست؟ پاسخشان اینست که شر یک امر عَدَمی است و اگر امری عدمی بود علت نمی خواهد؛ وقتی خیر نباشد پس شر هست و وجود شر علت نمی خواهد؛ اما نظر ما این است که شر هم وجودیست.
• در تعریف خیر  و شر باید بین «الم» و «شر» تفکیک قائل شد. ممکن است چیزی برای انسان «الم» داشته باشد، درد و رنج داشته باشد، ولی شر نباشد مثل عمل جراحی ای که درد و رنج داردولی  برای بهبودی است و شر نیست و عین خیر است.
• هر چیزی که منافر و منافی روح و بدن باشد شر نیست و هر چیزی که ملایم روح و بدن باشد خیر نیست.
• هر آن چه که روح می پسندد و از آن لذت می برد لزوماً برای او خیر نیست.
• روح در جنبه ی حیوانی خود طالب آزادی است و تنزل روح از عالم لاهوت و عالم بهجت و سرور به عالم ظلمانی دنیا و گرفتار شدن در قفس بدن منافی با طبع روح است. روایتی از امام صادق علیه السلام در کتاب توحید جناب شیخ صدوق آمده است که از حضرت پرسیدند: چرا ارواح از ملکوت اعلی به زمین آمده اند؟ فرمودند: خدای متعال می دانست اگر ارواح در این مقام و شرافتی که دارند در آن جا بمانند اکثرشان ادعای ربوبیت می کردند.

 


 




جلسه ی سی و چهارم - تاریخ: 1395/9/18

دانلود فایل صوتی    دقیقه مباحث مطرح شده: فایل صوتی این جلسه موجود نیست.
             

 


 




جلسه ی سی و پنجم - تاریخ: 1395/9/26

دانلود فایل صوتی    دقیقه مباحث مطرح شده: متأسفانه فایل صوتی این جلسه موجود نیست.
             

 


 




جلسه ی سی و هفتم - تاریخ: 1395/10/9

دانلود فایل صوتی    دقیقه مباحث مطرح شده: فایل صوتی این جلسه موجود نیست.
             

 


 




     
 
  تصویر شماره یک تصویر شماره دو