بندگی خدا در گروی معرفت حجت خدا هیأت محبان العباس علیه السلام - بلوار شهید محلاتی تهران میزان وقتگذاری برای آماده سازیِ بحث، حضور و ارائه ی مطلب بیش از 45 ساعت در محرم سال 1381 و 1382 از طرف مسؤول هیأت، آقای علی احمدی به سخن گویی در این جمع دعوت شدم. یادم هست که بعضی از شبها با همسرم می رفتیم و چون مجلس زنانه نداشتند، ایشان مدتی در ماشین می نشستند تا بعد از آن جا با هم به مجلس روضه ی دیگری برویم. مخاطبان بعضی وقت ها دوستان همکار ایشان و گاهی هم بیشتر هم محله ای هایشان بودند؛ علی آقا و دوستانشان شده بودند محوری برای برنامه های دینی و اعتقادی آن محله. تا جایی که یادم هست در آن دو سال، غیر از یکی از برادرانشان، خود ایشان و دیگر دوستانِ پایه ی هیأتشان هنوز ازدواج نکرده بودند. خلاصه محبتی داشته و دارند الحمد لله به حضرت زهرا سلام الله علیها و دستگاه سیدالشهدا علیه السلام. غیر از این دو برنامه ی محرم، چند نوبت دیگر هم دعوت کردند و با وجود دوریِ راه با علاقه و البته با افتخاره به جهت خدمت به دستگاه اهل بیت علیهم السلام رفتم؛ شاید در کل حدود 14 نوبت شده باشد. عمده ی بحثم در آن جلسات تحت عنوانِ همین تیتر بود که البته گاهی با زوایای مختلفی مورد توجه قرار می گرفت. بعید می دانم چیزی ضبط شده باشد ولی اگر هم فایلی باشد قاعدتاً کل جلسات نیست. انشاء الله دستگاهِ حضرت مادر سلام الله علیها ضبط کرده باشد و در آن شبی که آغاز تنهایی و وحشت در قبر است موجب امداد و شفاعتشان شود؛ که حقیقتاً هر شب که می رفتم مقید بودم که در طول راه به یکی از ذوات مقدسه ی معصومین علیهم السلام متوسل شوم و جز در سایه ی قرآن و روایت، و نه برای خوش آمد و جلب نظر کسی سخن نگویم.