یک سوال و ده ها شاهد!

برگزار کنندگانِ مجلس، خانواده ی تعدادی هم کلاسی در مقطع متوسطه ی اول بودند که دوست داشند فرزندانشان را در مسیر برپایی مجلس توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام یاری دهند.
گرچه خود بچه ها مداحی هایی داشتند ولی پیشنهاد دادم مداح بزرگسالی هم داشته باشند که با زحمتِ  تنطیم زمان میسر شد.
به هر حال اداره ی جلسه و تنظیم محتوای مناسب مخاطبان نوجوان و بزرگسال، خانم ها و آقایان انرژی بر بود. بعضی از شب ها کاملا برایم محسوس بود که خیس عرق شده ام و توان برخاستن از روی صندلی را هم ندارم.
الحمدلله تعداد بچه ها هم کم نبود و ارتباط خوبی که به لطف حضرت حق با بنده ی کمترین برقرار کرده بودند هم جالب بود؛ چون فهمیده بودند مخاطب مشخص و مورد احترام برخش زیادی از صحبت ها هستند، واکنش نشان می دادند و در همان میان سخن سوال می پرسیدند.
شب آخر که یکی از بچه ها چون دیر رسیده بود، میان سخنرانی آمد جلو، سلام کرد و دست داد و بعد رفت نشست!
محور سخن در جایگاه و مقام امامت و حجت اللهی و اهمیت جلب رضایت امام زمان علیه السلام بود.
الحمدلله به لطف خدای متعال و عنایت ولیش جلسات خوبی شد.
13 مرداد 1401 تا 17 مرداد.