ریشه های دوستی با جنس مخالف در دوران نوجوانی برگزار شده در متوسطه ی دخترانه ی نرگس و برای جمعی از پدران و مادران دو شنبه 1400/11/11 بحث مهمی که به گمانم چندان طرح نمی شود؛ اولا به جهت آن که بسیاری از کارشناسان تربیتی این موضوع را مذموم نمی شمرند و ثانیا از بحث های چالشی و انرژی بر است. جامعه ی مخاطب به طور عام (یعنی معمول پدران و مادران) ترجیح می دهد مسؤولیت بیش تری را یادآوری شان نکنیم و برخی بهانه های اقتصادی، تحصیلی و بعضا اومانیستی شان را بپذیریم. حتی در این جلسه هم که بحث را می گفتم در میان مثال ها که تذکری متوجه آقایان شد، یکی از پدران گفت «خانم ها چی؟» ... بنده ی خدا در آن میانه ی نگرانی از شرایط فرزندان در گروکشی با همسرش بود! ... البته مکثی کردم ولی پاسخی ندادم! البته که خوششان هم نیامد! ... به هر حال مدیریت مدرسه در پایان از موضوع انتخاب شده ی بنده تشکر و ابراز رضایت کردند. خدا راضی باشد! ... اتفاقا چون مسیر رفت و آمدم طولانی بود ابتدای راه گفتم «خدایا، می روم برای حفظ ناموس شیعه! خودت کمکم کن و بپذیر!»