عوامل مؤثر بر ارتباط پدران با دخترانِ نوجوان
ارائه شده در متوسطه ی نرگس (تهران)
در خدمت پدران و تعدادی از معلمان مدرسه 
1401/11/12

بعد از جلسه بازخوردهای خوبی از سمت پدران و مدیریت مدرسه داده شد. سرکار خانم نبوی پیام دادند که تعدادی از پدران از سخنرانی تشکر ویژه کرده اند و آن را مفید و تأثیرگذار خوانده اند. الحمدلله رب العالمین.
در روز جلسه و ماجرای رسیدن به برنامه، خاطره ای نوشتم که بخشی از آن را در این جا می آورم:
الحمدلله روز خوب و پرکاری بود؛ ... عصر به مدرسه ی دخترانه ی نرگس برای جلسه ی پدران متوسطه قول حضور داده بودم و چون بعد از آن دبستان علوی قرار داشتم گفته بودم که برنامه را طوری تنظیم کنند که ساعت 16 آغاز کنم. حدود ساعت 14/30 از دفتر راه افتادم که با BRT و از مسیر خیابان حضرت ولی عصر علیه السلام خودم را به موقع برسانم. ترافیک های چهارشنبه با شرایط ملتهب جامعه و اعصاب های خورد زیر سایه ی نزدیکی به نوروز (!) خیابان ها را قفل کرده بود و عده ای دست هایشان بر بوق ماشین و عده ای هم مشغول دعوا. با این شرایط محاسباتم برای رسیدن دچار مشکل شده بود؛ خودم را به زحمت رساندم به تقاطع میرداماد و شریعتی، و همینطور که دنبال ماشین های خطی می گشتم یک آقایی کنارم گفت: «موتور، موتور؟!».
رأس ساعت 16 مقابل در مدرسه ی نرگس از موتور پیاده شدم! ... سرمای هوای روی موتور و استرس ترک نشینی و عبور از میان ماشین های ایستاده و در حال حرکت و نگرانی از تأخیر و خُلف وعده، بار روانی خوبی برای سخنرانی در موضوع «ارتباط دختران و پدران» نداشت! ولی به لطف خدا مطلوب حاصل شد. جلسه ی خوبی بود و تقریبا از جلساتی بود که پدر در حال چُرت و مشغول موبایل نداشتیم؛ خوب مشارکت می کردند و سوال و جواب های خوبی هم مطرح شد. آخر جلسه هم چند دعای حسابی کردم و چند «آمین» با توجه گرفتم. بعد از جلسه سریع آمدم بیرون و حدود ساعت 18 در حیاط دبستان علوی 2 در حال وضو گرفتن بودم.