سخنرانی TED - در موضوع تمایلات جنسی زنان

* پنجشنبه – 16 آبان 1398 – 9 ربیع الاول 1441 – 7 نوامبر 2019
 
• بامداد امروز، سخنرانی ای از مجموعه ی  TEDرا در موضوع «تمایلات جنسی زنان» دیدم و شنیدم؛ از آن جا که مخاطبان متنوعی ممکن است با متن نوشته های بنده مواجه باشند، ترجیح می دهم برخی موضوعات مورد بررسی و مطالعه ام را در پوششی از ابهام توصیف نمایم اما از مطالب مفیدِ علمی و یا حتی قابل تحقیق غفلت نکنم؛ بنا بر این گزاره هایی از این ارائه را که بیش از 2 ساعت برایش وقت گذاشتم در این جا ذکر می کنم:
• 1) ما درفرهنگ ‌خود (لااقل فرهنگ غرب که گوینده از آن سخن می گوید) تمایل داریم که روابط جنسی را چیزی ببینیم که برای مردها مهم تر است تا برای زن ها! اما این طور نیست! واقعیت این است که زن ها معمولاً از صحبت کردن در این باره بیشتر احساس شرم می‌کنند.
• 2) بیش از نیمی از زن ها به طور پنهانی از نوعی اختلال جنسی رنج می‌برند. (خردمند: نمی دانم این چقدر بر مبنای تحقیقات علمی است!)
• 3) زنان دگرجنس‌گرا کمتر از ۶۰ درصدِ مواقع در رابطه ی جنسی به اوج لذت می‌رسند و مردان در ۹۰ درصد از مواقعی که رابطه ی جنسی دارند به اوج لذت جنسی می‌رسند. برای حل این مسئله، به زنان داروهای غیراستاندارد فروخته می‌شود، کرم‌های تستسترون … حتی آمپول‌های آزمایش نشده ی واژنال! اما موضوع این جاست که تمایلات جنسی زن ها با دارو و قرص درست نمی‌شود. به این دلیل که نقصی ندارند، بلکه اشتباه درک شده اند! با نگاه کردن به چند قرن گذشته می‌بینیم که فرهنگ ما تصویری مبهم و نادرست از لحاظ پزشکی، از تمایلات جنسی زن داشته است. اگر بیشتر از نیمی از زنان نوعی مشکل جنسی دارند، شاید اندیشه ی ما از مسائل جنسی برای زنان درست کار نمی‌کند. ما نیازمند فهم و درک واضح تری از عملکرد بدن زنان هستیم! خودِ مساله ی جنسی زمانی تعریف شد که مردها بر علم غالب شدند! در حالی که می‌توانستند از زنان در مورد تجربیاتشان بپرسند؛ محققان بدن زن را مانند یک سرزمین ناشناخته مورد بررسی قرار دادند. حتی امروزه در مورد وجود انزال در زنان و نقطه ی جی به گونه‌ای بحث می‌شود که انگار در مورد آدم فضایی‌ها و یا بشقاب پرنده‌ها حرف می‌زنیم. «آیا واقعاً وجود دارد؟» (خردمند: نقطه ی جی (G-spot)، که به آن نقطه گرافنبرگ نیز می‌گویند (به دلیل متخصص زنان آلمانی، ارنست گرافنبرگ)، به عنوان یک ناحیه اروژنی در واژن شناخته می‌شود که وقتی تحریک شود، ممکن است به تحریک جنسی قوی، ارگاسم‌های قوی و انزال منجر شود).
• 3) سهل انگاری‌ها در مورد بدن زن به چند قرنِ گذشته برمی‌گردد؛ به زمان شروع علم نوین پزشکی. قرن ۱۶ را تصور کنید، دوره ی انقلاب علمی در اروپا. افرادِ صاحب نظر در حال ساخت تلسکوپ برای دیدن ستاره‌ها بودند، در حال پیشرفت بودیم … البته گاهی وقت ها! اما محققانِ آناتومی با بررسی اندام جنسی زنان سعی داشتند آن چه را که می‌بینند دسته بندی کنند. کاملاً مطمئن نبودند که با کلیتوریس چه باید کنند. به نظر نمی‌رسید که ربطی به بوجود آمدن نوزاد داشته باشد! آناتومیست‌های پیشرو، آن زمان اعلام کردند که احتمالاً گونه ای از رشدِ غیر طبیعی است! ...  امروزه همه چیز باید بهتر باشد. اما سهل‌انگاری‌های پزشکی نسبت به بدن زن هنوز ادامه دارد! این سهل انگاری مشکلات جدی به همراه دارد. در یک مجله ی پزشکی در سال ۲۰۰۵، دکتر اورولوژی هلن او کونل، به همکاران خود هشدار داد که این ساختار هنوز در هیچ جایی پبدا نمی‌شود؛ نه در مجله‌های ساده پزشکی و نه در کتاب های درسی مثل «آناتومی گِرِی»! و این موضوع می‌تواند باعث پیچیدگی‌های جدی برای جراحی شود.
• 4) خیلی از زن ها در مورد ساختار تناسلی خودشان آگاهی درستی ندارند و البته نمی‌توانیم سرزنش‌شان کنیم.
  5) کلیتوریس معمولاً از نمودار‌های جنسی هم حذف می شود. زن ها می‌توانند حس کنند که فرهنگشان بدن آن‌ها را در بهترین حالت با سردرگمی کامل و در بدترین حالت، با تحقیر و انزجار می‌بیند. بسیاری از زنان هنوز هم اندام جنسی خود را کثیف و یا ناپسند می‌بینند! بسیاری هم فکر می‌کنند که این موضوع ناچیزی است.
• 6) فکر می‌کنم (ارائه کننده ی بحث) که بی اهمیت نشان دادن رابطه ی جنسی (صحیح برای یک زن) بخشی از مشکل ما است. ما در فرهنگی زندگی می‌کنیم که غرق مسئله ی رابطه جنسی است و از آن برای فروش همه چیز استفاده می‌شود! به زن ها می‌گوییم که لوند بودن یکی از مهمترین کار‌هایی است که می توانید انجام دهید. اما کاری که واقعاً انجام می‌دهیم بی ارزش شمردن رابطه ی جنسی سالم است. آن را بی اهمیت‌تر از چیزی که واقعاً هست جلوه می‌دهیم؛ (خردمند: اعتراف جالبی است!!)
• 7) دکتر لوری بروتو که روانشناسی است که مشکلات جنسی را در زنان درمان می‌کند، می‌گوید صدها زنی را که او دیده است همه یک چیز را بیان می‌کنند؛ آن ها می‌گویند، «احساس می کنیم کامل نیستیم!» احساس می‌کنند که ارتباط بین خود و شریکشان را از دست داده‌اند!
  8) ما به طور فرهنگی عمل رابطه ی جنسی را به عنوان یک روند مرحله‌ای هدف‌گرا تعریف کرده‌ایم. با شهوت شروع می‌شود با نوازش‌های شدید شهوانی ادامه پیدا می‌کند و در نهایت با لذت پایان می یابد. اما، بسیاری از زنان آن را این گونه تجربه نمی‌کنند. برای آن ها مرحله‌ای نیست، بلکه دایره‌وار است. این مدل جدیدی از برانگیختگیِ میل زنان است که توسط دکتر روزماری بَسون مطرح شده است و بیانگر خیلی چیزهاست؛ از جمله این که، زنان رابطه ی جنسی را به دلایل مختلفی برقرار می‌کنند که شامل میل آن ها نیست، مثل حس کنجکاوی! آن ها می‌توانند رابطه را با یا یک چند بار رسیدن به اوج لذت تمام کنند و یا هم بی آن که به اوج لذت برسند راضی باشند؛ تمام این‌ها طبیعی است!
• 9) امروزه زنان تمایلات جنسی خود را دوباره تعریف می‌کنند. آن ها از خود می‌پرسند: رابطه جنسی برای من چه معنایی دارد؟ بنابراین در صدد امتحان کردن روش‌هایی هستند که کمتر در مورد پایانِ با لذت بوده بلکه در مورد احساس تکامل می‌باشد.
• 10) آگاهی داشتن از بدن خود برای آموزش مسائل جنسی و رضایت از آن ضروری است. با دانستن دقیق این که چه نوع لمسی درست است، چه نوع فشاری، چه شدت و سرعتی و چه الفاظی باعث رضایت می‌شود، بهتر می‌توانیم بفهمیم که چه نوع لمسی اشتباه است و اعتماد به نفس کافی داریم تا بیانش کنیم. (پایان گزارش از این برنامه)